سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        چند سروش کوتاه

        شعری از

        محمد علی رضاپور

        از دفتر قالب شعری سروش نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۷ شماره ثبت ۸۵۸۰۳
          بازدید : ۴۰۵   |    نظرات : ۵۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب محمد علی رضاپور

        چند سروش تقدیم تان:
        1.
        ماه در کوهسار، زیباتر/
        بادِ نرمِ بهار، زیباتر/
        یار، چشم انتظار، زیباتر/
        دل من، بی قرار، زیباتر/
        در شب عشق. //

        2.
        کِرم، پروانه می شود روزی/
        غوره، فتّانه می شود روزی/
        این زمین، خانه می شود روزی/
        خوار نشمار//
        3.
        چشم هایش ضعیف بود و ندید/
        گوش هایش صدایشان نشِنید/
        و به درکی از آن طرف نرسید/
        منکرِ همه شد. //
        (محمدعلی رضاپور)
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۳۳
        درودتان 🌷🌷🌷🌷
        محمد علی رضاپور
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۰۴
        سلام و درود خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دوشنبه ۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۲۹
        سلام و درود


        بداهه ای در قالب سروش :


        نمازِ قبله ی حب دارد آری
        به پیدا و نهان پَرتُونثاری
        طنینِ روشن از امّیدواری
        نظر بر نور دارد قلبِ بیدار


        سلامت باشید و سرافراز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۷ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۴۹
        سلام و درود و سپاس فراوان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عالی خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۷ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۱۴
        درود بزرگوار
        جالب و زیباست خندانک
        محمد علی رضاپور
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۷ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۰۶
        سلام و درود و سپاس خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۳۴

        عالی سرودی
        دستمریزا شاعر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مصطفی دهقانی
        چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۴
        درود بر شما قالب شعر را بفرمایید ممنون و سپاسگزار خواهم بود
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۹
        سلام و درود
        در قالب شعری سروش خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حدیث ابراهیمی (سوگند)
        چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۳۵
        خندانک خندانک خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۳۷
        درود بر استاد عزیزم
        عالی بودید بزرگوار
        زنده باشید به مهر گرامی
        🌹🌹🌹
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۲
        درود و سپاس
        جناب راجی عزیز خندانک
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۰۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        محمد علی رضاپور
        جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۳۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۵۴
        سروش، گونه ی تازه ای در سرایش پارسی است که بطور معمول از سه تا پنج لَخت دارد (و البته گاهی با دو و گاهی با بیش تر از پنج لَخت هم به کار می رود.)

        سروش با انواع مختلف خود، عضوی از شعر پیشرو و رابط شعر سنتی و شعر نو و دارنده ی امتیازات برجسته ای از هر دو سبک است و پلی ست در میان مُسَمَّط، رباعی، دوبیتی،
        سه گانی، پریسکه، هایکوواره، شعر نیمایی و سپید.

        شعر سروش، انعطاف پذیر و باز است و در آن، انواع زاویه های دید، موضوعات و پردازش ها را می توان به کار برد.

        شکل ترجیحی قافیه پردازی در شعر سروش، قافیه مندی همه یا بیش ترِ لخت های غیرپایانی در کنار عدم قافیه مندی لخت پایانی به منظور پایان برجسته ویا کوبش پایانی است البته با توجه به وجود تنوع گونه ها و آزادی عمل در شعر سروش،
        حتی در تنگناها، از سروش های بی قافیه نیز می توان استفاده کرد.

        وزن ویژه ی سروش، به دلایل متعددی،
        "فاعلاتن مفاعلن فعلن" و اوزان اندکی تغییریافته و
        نیم وزن های مرتبط است
        اما کاربرد اوزان مختلف در سروش، آزاد است و حتی سروش های اصطلاحا بی وزن یا در واقع دارای وزن آزاد هم وجود دارند.

        طول لَخت های سروش هم تنوع پذیر است.

        همچنين چند سروش کوتاه مرتبط در کنار هم، سروش پیوسته را می سازند.

        از دیگر موارد قابل قبول و حتی دارای ترجیح در شعر سروش را می توان این گونه ذکر کرد:
        خروج از یک نوع پردازش یا تصویرسازی مثل تشبیه همزمان یک پدیده به موارد مختلف (البته در چارچوب یکدستی کلی شعر)،
        رسیدن به معانی مختلف و چندبُعدی از جمله با امکان تغییر در نشانه های سجاوندی،
        کاربرد ایهام، استفاده از پایان باز معنایی و....

        آرایه پردازی در شعر سروش، اهمیت زیادی دارد تا کمکی باشد برای رسیدن به شعری زیبا و جاودان تأثیر، و این، یکی از امتیازات سروش در مقایسه با برخی گونه های شعری نیمه همانند است مثلا در مقایسه با شعر سه گانی - که سعی در بیان ساده ی حکمت دارد- و یا در مقایسه با پریسکه - بعنوان جرقه ای ذهنی که زود پدید می آید و ممکن است زود فراموش شود- و در مقایسه با هایکوواره - که چیزی بیش از نقاشی ساده ی یک بُرش از طبیعت نیست.
        #محمدعلی_رضاپور
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۰۱
        سلام و درود
        فرهیخته ی ارجمند،
        لطفا در آشنایی بیش تر و گسترش شعر سروش،
        مددکار باشید!
        سپاس،

        سروش، قالب یا مجموعه قالب ها یا به عبارت بهتر، شیوه و دستگاهی تازه و توانمند در سرایش پارسی ست.
        سروش،
        دارای انواع مختلفی ست مانند:
        🌹
        1. سروش قافیه منظم دارای عروض سنتی در لخت های غیرپایانی و دارای عروض ویژه ی سروش در لخت پایانی:

        کهکشان، بی تو، خالی از نور است/
        بی تو، خورشید، هلیومِ کور است/
        نور، گرم و لطیف و پرشور است/
        دور از این نور، کفرِ مهجور است/
        هستی از نور عشق، مسرور است/
        الله نور السموات (السموات)
        و الارض.//
        وزن این سروش
        در لَخت های غیر پایانی:
        فاعلاتن مفاعلن فعلن
        و در لَخت پایانی (در پی دگرگونی مرتبط با کوبش پایانی) بصورت:
        مفعولُ مفعولُ مفعولُ فعلن.

        🌹
        2. سروش دو لَختی بدون قافیه، با عروض نیمایی و از لَخت بلند به کوتاه:

        کم تر از آفتابگردان ام؟/
        گر بتابی./
        🌹
        3. سروش دو لَختی بدون قافیه، با عروض نیمایی و از لخت کوتاه به بلند:

        می رود قایق/
        و نمی کاهد عزت دریا./

        🌹
        4. سروش مسمّطی:

        غنچه ای می شکفت و
        می خندید/
        همه جا را بهارگون می دید/
        باد، پیش آمد و از او پرسید:/
        "این جهان را چگونه
        می بینید؟" /
        پاسخش را نداده، برچیدش. //

        🌹
        5. سروش قافیه منظمِ
        کوتاه پايان:

        غم به غم شد دلم، غماغم شد/
        اهل غمّاً بِغمّ، دمادم شد/
        پیشِ دل، ارزش جهان، کم شد/
        مَحرم رازهای عالم شد/
        پیله ها را شکست./

        🌹
        6. سروشِ کوتاه پایانِ
        تمام قافیه:

        من سمرقندم و زرافشان ام/
        سُغد و خَتلان ام و بدخشان ام/
        کابل و بامیان و بَغلان ام/
        مشهد و بابل و مریوان ام/
        ایران ام./

        🌹
        7. سروش دارای عروض ویژه ی سروش،
        قافیه مند و همچنین رازگون
        (به ترتیب از لخت بلند به کوتاه):

        و باز، گل های آفتابگردان که باز می شوند/
        آوازهای رازِ دل، آغاز
        می شوند/
        رو به سوی نور./

        🌹
        8. سروش بی قافیه، با عروض آزاد و با طول رازگون(از بلند به کوتاه):

        باز، رازِ سرافرازِ سکوتت/
        سربلندترین فرا-فریاد/
        بر چکادِ شوکتِ تاریخ/
        آی قله ی بلند!/

        🌹
        9. سروش بی قافیه یا نیم قافیه، با عروض نیمایی و طول رازگون(از لخت بلند به کوتاه):

        رفتم از کوهپایه تا قلّه/
        وقت برگشت گشت/
        (وای!) تا پایین/
        درّه-درّه./

        🌹
        10. سروش هایکویی،
        قافیه مند و دارای عروض سنتی-نیمایی:

        برکه، آرام، رام، باد خزان/
        نقش ها، بی نگاه رهگذران/
        شاعری در شبی..../

        (توضیح: در لخت دوم، حرکت حرف آخر واژه ی "نگاه" هر یک از سکون و کسره می تواند باشد تا از این راه به چند بُعدی و قابل تفسیر بودن سروش، کمک کند.)

        🌹
        11. سروش هایکویی قافیه مند با عروض آزاد:

        حال خراب/
        ترک خواب/
        تازه عاشق./

        🌹
        12. سروش هایکویی بدون قافیه با عروض آزاد:

        آرام آرام/
        بدن بدون حرکت/
        آغاز پرواز./

        توضیح: در پاسخ به این که چرا این سروده های همانند هایکو را در قالب سروش می دانیم،
        پاسخم این است که: با وجود ساخت معنایی و ژرف ساخت هایکو مان در آنها ساختار لفظی یعنی روساخت، برخلاف اصول هایکوواره، ویژگی هایی مربوط به شعر سروش دارد، از جمله: تأکید بر کاربرد آرایه های ادبی.
        سپاس از توجه تان🙏
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۰۷
        بسم الله الرحمن الرحیم

        سلام و درود،

        سروشی رباعی وار

        با لِنج، زدن به یک شبِ توفانی/

        پیمودن دره های کوهستانی/

        از دوریِ او، شکستنی پنهانی/

        داد از عشق، داد از عشق. //

        نکاتی عروضی:
        وزن لَخت پایانی این سروش،
        مفعولن مفعولن است و برپایه ی عروض نوع سوم یا عروض پیشرو (انعطاف پذیر تر از عروض سنتی و نیمایی اما قاعده مندتر از وزن پردازی در شعر سپید و...)


        همچنين قاف عشق در لخت پایانی، نخستین بار به دلیل دوری بودنِ وزن و دومین بار به دلیل قرار گرفتن در پایان لخت، از تقطیع عروضی، حذف شده است.
        #شعر_پیشرو
        #شعر_سروش
        (#محمدعلی_رضاپور)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۰۷
        و درباره ی #مکتب_ادبی_نورگرایی:
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۰۹
        بسم الله الرحمن الرحیم
        سلام و درود،
        موضوع:
        فراخوان #مکتب_ادبی_نورگرایی
        Фарохони фарҳехтагони қаламрави #ПОРСӢ
        ба #Мактаби_адабии_Нӯргаройӣ
        مخاطبان: جامعه ی فرهنگ و ادب خاور زمین بویژه قلمرو زبان پارسی

        مطلب:
        در ادبیات و بویژه شعر فارسی،
        تا پیش از انقلاب شعر نو،
        سبک هایی همچون خراسانی، عراقی و هندی مطرح بوده اند.
        سبک های ادبی فارسی، سیر طبیعی نیازمندی های تاریخی در این عرصه بوده اند و سبکی در ادامه ی دیگری و مراحلی در میانه ی دو سبک قرار داشته است چنان که شِبه سبک یا زیر سبک آذربایجانی در میانه ی سبک های اصلی خراسانی و عراقی بوده است، اما در اروپا، بجای سبک های ادبی، مکاتبی ادبی، مطرح و دارای کلیتی فلسفی تر بوده اند و چه بسا مکتبی تازه در اعتراض به مکتبی کهن به وجود می آمد و افرادی کاملا آگاهانه و آشکارا، بنیانگذاران آن می شدند تا جامعه را از نارسایی های مکتب پیشین برهانند و کمالی برای جامعه ی خود به بار آورند و برخلاف سبک های ادبی - که تقریبا قلمروی بیش از شعر و نثر نداشته اند- مکاتب ادبی، تقریبا همه ی حوزه های فرهنگی و هنری را در بر می گرفته اند و کلاسیسم از کهن ترین و پُست مدرنیسم از نوین ترین مکاتب است.
        در جریان شعر نو، بنیانگذاران آن بویژه جناب نیما یوشیج بزرگ، عزم ایجاد تحولی اساسی در شعر فارسی داشته اند و در این راه، آشکارا به سوی مکاتب ادبی اروپا بویژه فرانسه رفته و کلیشه های آنها را - البته با تعدیل هایی ارزشمند - وارد شعر فارسی کرده اند، مثلا جناب نیما هم در برون مایه و هم درون مایه ی شعر نیمایی و سپس جناب شاملو در شعر منثور، بشدت تحت تأثیر مکاتبی همچون سمبولیسم، رمانتیسم و... بوده اند و این مسیر همچنان ادامه پیدا کرده است.
        به باور نگارنده، جایگاه جهانی ادبیات و فرهنگ پارسی باید چیزی بیش از گرایش فراوان به مکاتب غربی باشد و در این راه،
        #مکتب_ادبی_نورگرایی - که ویژگی هایی کاملا بومی و هماهنگ با جامعه ی فرهنگی ما دارد- پیشنهاد می شود و امید است فرهیختگان گرانقدر حوزه های مختلف فرهنگی و هنری بویژه یاران ادبیات، با ارائه ی آثاری ارجمند در مکتب‌ فلسفی، اجتماعی و ادبی نورگرایی، یاریگر این راه باشند
        بویژه این که نگارنده، به هیچ جناح و شخصیت سیاسی و بهره مندی از مزایای آن، وابسته نیست و به دستبوس هیچ کسی اقدام نکرده و برای شناساندن این کار بزرگ،
        هماره از خدای خود کمک طلبیده است و در این راستا، امید یاری از فرهیختگان غیرتمند بومی دارد.

        ویژگی های #مکتب_ادبی_نورگرایی بطور بسیار خلاصه:
        نگرش توحیدی به پدیده ها در نظر و عمل و ترسیم آن در موقعیت های دنیای امروز،
        فراخوانی اندیشه های نورگرا یعنی معنوی از هر دین و مرامی و از هر سرزمینی با هدف ایجاد جبهه ای مشترک در نبرد آرماگدون،
        آمیختگی سنت و دنیای پسامدرن،
        توجه ویژه به میهن و بازآفرینی ارزش های مثبت میهنی نه در چارچوب ناسیونالیسم اومانیست غربی بلکه در چارچوب بومی گراییِ در مسیر توحید،
        کاربرد نور، رنگ، عطر، طعم و... برای تبیینِ عینیِ انتزاعیاتِ الهی بصورت نسبی‌ و همچنین برای تسلای انسانِ آزاردیده از دنیای پسامدرن معنویت گریز
        و چند ویژگی مهم دیگر
        و در برون مایه، در حوزه ی سرایش بطور ویژه به #شعر_پیشرو می رسد که آمیخته ای از سنت و نوآوری است و گونه هایی دارد همچون #سه_گانی، #آمیزه، #سروش، #سه_گلشن، #شعرسبز_یا_چندآهنگ و #شعر_تک.
        درباره ی #مکتب_ادبی_نورگرایی،
        توضیحات بیش تری در نگاشته های دیگری قرار داده ام که شایان جستجوی فرهیختگان ارجمند خواهد بود.
        با سپاس فراوان،
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        دهم فروردین هزار و چهارصد کوچنمای خورشیدی،
        ایران- طربستان- بابلعشق خندانک
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۱۳
        بسم الله الرحمن الرحیم

        مکتب فلسفی- ادبی نور گرایی
        (LIGHTISM)

        نورگرایی، مکتبی است برپایه ی آموزه های کتاب های آسمانی به منظور فراخوان بشریت به زندگی برپایه ی اندیشه ی رستگاری بخش آسمانی و با تأکید بر اشتراکات عقیدتی پیروان کتاب های آسمانی و حتی دیگرانی که با نگهداشت صفای فطرت و پیروی از وجدان خود تا حدود زیادی با اصول اندیشه ی آسمانی، هم مسیر شده اند.
        در فلسفه ی نورگرایی، پیروی از نظریات بشریِ متضاد با اشتراکات کتاب های آسمانی و هر گونه کجرویِ بدون توبه از اشتراکات این کتاب های مقدس، عامل گمراهی انسان دانسته شده است و چنین اندیشیده می شود که پیروی پس از پیروی از این گمراهی ها، بشر را به سوی مرداب مسخ و نابودی معنوی به پیش برده است. نورگرایی به اتحاد همه ی نور اندیشان جهان بر محوریت اشتراکات کتاب های آسمانی تأکید دارد و از آن جا که نیروهای اهریمنی برای مقابله با چنین هم افزایی هایی، همواره
        در تکاپوی شیطنت هستند،
        اتحاد نور گرایان را به چاره اندیشی در این زمینه فرا می خوانَد.
        نورگرایی، جبهه گیری شدیدی دارد در مقابل کنار گذاشتن سنت(در معنای گسترده ی آن بطوری که کتاب های آسمانی هم جزئی از سنت پنداشته می شوند) در دنیای مدرن و شتاب بشریت در پیمودن مسیر اهریمنیِ اندیشه ی منهای خدا (خدای یکتای منبع تمام نورانیت های ظاهری و باطنی).
        نورگرایی تلاش می کند با بهره گیری از روش‌هایی چون نورپردازی، رنگ آمیزی، عطرافشانی و ایجاد تنوعات مثبت دیگر، هم بخشی از زیبایی های انتزاعی هستی را به عینیت بکشانَد و هم تسلایی باشد برای انسان امروز - که خسته است از زندگی در جهان مدرنیته ی انبوه از ارزش های اهریمنی.

        بینش، روش و چینش درنورگرایی

        1. تاکید بر ارزش علمی و عملی آموزه های مشترک کتاب های آسمانی و گمراه کنندگی نظریه پردازی های بشریِ متضاد با آنها

        رهنمون:
        کتاب های آسمانی (بویژه قرآن) افزون بر این که راهنمای عملی انسان در زندگی رستگارانه اند، سرمشق های علمی ارزنده ای هم هستند که بهره گیری از آنها بنیان پیشرفت های علمی ارزشمندی می تواند باشد، مثلا درباره ی علوم فضایی، آیاتی در قرآن آمده، از جمله، آیه ی 47 سوره ی ذاریات که به در حال گسترش بودن کیهان پرداخته است.
        از مدت ها پیش، یکی از جستجوگری های بزرگ در عرصه ی علوم فضا، تلاش برای یافتن حیات در آسمان ها بوده است. آیات در پیوند با حضور فرشتگان و جنیان در آسمان ها
        بنیان مهمی برای این پژوهش ها می تواند باشد.
        برپایه ی برداشت های نگارنده از آموزه های مقدس، موجودات زنده ی فضاییِ دارای شعوری فراتر از حیوانات، دو گروه فرشته و جن هستند. ارتباط با فرشتگان معمولا یا تنها در حالتی خاص مانند مکاشفه و آگاهی در آستانه ی مرگ اتفاق خواهد افتاد اما ارتباط با جنیان، امکان گسترده تری است که ازجمله با تسخیر آنها به دست خواهد آمد اما باید توجه داشت که اختلافات میان انسان و جن بحدی است که همزیستی بین آنها را می توان امری خطرناک پیش بینی کرد و زحمات و تلاش های فراوان دانشمندان برای ارتباط با موجودات فضایی - که جنیان هستند- مشکلات بیش تری برای بشر ایجاد خواهد نمود.
        پیشنهاد می شود در صورت اصرار دانشمندان بر ارتباط با موجودات فضایی، موضوع ارتباط از جن به فرشته تغییر کند و در این راه از تهذیب و از علم همراه با تهذیب استفاده شود.

        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)

        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۱۶
        بسم الله الرحمن الرحیم

        مکتب فلسفی- ادبی نور گرایی
        (LIGHTISM)

        نورگرایی، مکتبی است برپایه ی آموزه های کتاب های آسمانی به منظور فراخوان بشریت به زندگی برپایه ی اندیشه ی رستگاری بخش آسمانی و با تأکید بر اشتراکات عقیدتی پیروان کتاب های آسمانی و حتی دیگرانی که با نگهداشت صفای فطرت و پیروی از وجدان خود تا حدود زیادی با اصول اندیشه ی آسمانی، هم مسیر شده اند.
        در فلسفه ی نورگرایی، پیروی از نظریات بشریِ متضاد با اشتراکات کتاب های آسمانی و هر گونه کجرویِ بدون توبه از اشتراکات این کتاب های مقدس، عامل گمراهی انسان دانسته شده است و چنین اندیشیده می شود که پیروی پس از پیروی از این گمراهی ها، بشر را به سوی مرداب مسخ و نابودی معنوی به پیش برده است. نورگرایی به اتحاد همه ی نور اندیشان جهان بر محوریت اشتراکات کتاب های آسمانی تأکید دارد و از آن جا که نیروهای اهریمنی برای مقابله با چنین هم افزایی هایی، همواره
        در تکاپوی شیطنت هستند،
        اتحاد نور گرایان را به چاره اندیشی در این زمینه فرا می خوانَد.
        نورگرایی، جبهه گیری شدیدی دارد در مقابل کنار گذاشتن سنت(در معنای گسترده ی آن بطوری که کتاب های آسمانی هم جزئی از سنت پنداشته می شوند) در دنیای مدرن و شتاب بشریت در پیمودن مسیر اهریمنیِ اندیشه ی منهای خدا (خدای یکتای منبع تمام نورانیت های ظاهری و باطنی).
        نورگرایی تلاش می کند با بهره گیری از روش‌هایی چون نورپردازی، رنگ آمیزی، عطرافشانی و ایجاد تنوعات مثبت دیگر، هم بخشی از زیبایی های انتزاعی هستی را به عینیت بکشانَد و هم تسلایی باشد برای انسان امروز - که خسته است از زندگی در جهان مدرنیته ی انبوه از ارزش های اهریمنی.

        بینش، روش و چینش درنورگرایی

        1. تاکید بر ارزش علمی و عملی آموزه های مشترک کتاب های آسمانی و گمراه کنندگی نظریه پردازی های بشریِ متضاد با آنها

        رهنمون:
        کتاب های آسمانی (بویژه قرآن) افزون بر این که راهنمای عملی انسان در زندگی رستگارانه اند، سرمشق های علمی ارزنده ای هم هستند که بهره گیری از آنها بنیان پیشرفت های علمی ارزشمندی می تواند باشد، مثلا درباره ی علوم فضایی، آیاتی در قرآن آمده، از جمله، آیه ی 47 سوره ی ذاریات که به در حال گسترش بودن کیهان پرداخته است.
        از مدت ها پیش، یکی از جستجوگری های بزرگ در عرصه ی علوم فضا، تلاش برای یافتن حیات در آسمان ها بوده است. آیات در پیوند با حضور فرشتگان و جنیان در آسمان ها
        بنیان مهمی برای این پژوهش ها می تواند باشد.
        برپایه ی برداشت های نگارنده از آموزه های مقدس، موجودات زنده ی فضاییِ دارای شعوری فراتر از حیوانات، دو گروه فرشته و جن هستند. ارتباط با فرشتگان معمولا یا تنها در حالتی خاص مانند مکاشفه و آگاهی در آستانه ی مرگ اتفاق خواهد افتاد اما ارتباط با جنیان، امکان گسترده تری است که ازجمله با تسخیر آنها به دست خواهد آمد اما باید توجه داشت که اختلافات میان انسان و جن بحدی است که همزیستی بین آنها را می توان امری خطرناک پیش بینی کرد و زحمات و تلاش های فراوان دانشمندان برای ارتباط با موجودات فضایی - که جنیان هستند- مشکلات بیش تری برای بشر ایجاد خواهد نمود.
        پیشنهاد می شود در صورت اصرار دانشمندان بر ارتباط با موجودات فضایی، موضوع ارتباط از جن به فرشته تغییر کند و در این راه از تهذیب و از علم همراه با تهذیب استفاده شود.

        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۱۷
        2. فراخوان اتحاد نور اندیشان جهان با هر دینی

        (البته بی گمان، منظور این نیست که منِ مسلمان، بجای قرآن، ترکیبی از آموزه های کتاب های آسمانی و مطالب تحریف شده ی آنها را بپذیرم، بلکه منظور این است که با پیروی از قرآن و عقیده به قداست قسمت های مشترک و تحریف نشده ی کتاب های آسمانی، اشتراک خود با پیروان دیگر کتاب های آسمانی را نشان دهیم و بجای تاکید بر غیر همدین بودن با آنها، این بار ضمن حفظ ارزش های دینی (و نکات مثبت قومی و ملی) خود، آماده شویم برای اتحادی بر محور آموزه های خدایی در مقابل اندیشه های اهریمنی)

        3. محوریت فضایی مثبت، دوست داشتنی و امیدوارانه در کلیت اثر

        رهنمون
        خیر، اصیل است.
        همه ی نیکی ها به یک نیک برمی گردند که یگانه آفریدگار هستی است.
        شرح مطلب، این که:
        در اندیشه ی نورگرایی، خیر، اصالت دارد، پس شر، اصالت ندارد - چه این که شر را عدمی بپنداریم و مثلا بگوییم: بیماری (بعنوان یکی از مصداق های شر) به معنای عدم سلامت است، چه این که شر را امری وجودی بپنداریم و مثلا بگوییم: ویروس (بعنوان‌ یکی از مصادیق شر) واقعا وجود دارد اما وجود آن اصل نیست و اصل با علم رایانه و فناوری و صاحبان آنهاست که از پس ویروس هم برمی آیند.
        بطور کلی، شر حتی اگر وجود واقعی داشته باشد، هم در جایگاهی پایین تر از نیکِ چیره بر خود است و در تسلط خدا و عاملانش قرار دارد و هم مقدمه سازِ نیکی دیگری است (مثلا سختی، مقدمه ساز کارآزمودگی است) و هم این که گذرا ست، اما نیکی، جاودان است.
        همچنين همه ی نیکی ها به خداوند یگانه ای برمی گردند که نور آسمان ها و زمین است،
        بنابراين، علم، عشق و هر چه نیکی در عالم هست، از همان نور است یعنی با آن نور در پیوند است و انسان خدایی، انسان نورانی و انسان نورانی، انسان خدایی است.
        در نورگرایی، دعوایی بین علم و عشق نیست. علم، عشق و هرچه نیکی، از جانب خداوند، همان نور آسمان ها و زمین، هستند.
        در نورگرایی، پدیده ها، آفریده ها و نشانه های خداوند هستند. هیچ چیز در عالم، بیهوده آفریده نشده حتی آفرینش شیطان هم براساس حکمتی بوده است،
        پس جهان بینی نورگرایی بر مبنای یگانه پرستی است، البته در برخی ادیان یا به عبارت بهتر در برخی نسخه های دین واحد آسمانی مانند مسیحیت، خدا را در جلوه هایی می بینند که با یکتاپرستی مطلق، سازگار نیست و مثلا حضرت عیسی مسیح را فرزند خدا می انگارند.
        قرآن در رد این اندیشه ی شرک آمیز، ولادت عیسی را به ولادت آدم شبیه دانسته است(آل عمران، 59).
        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۱۷
        4. اصل تعادل

        رهنمون:
        جسم و روح، واقعیت و تخیل، حقیقت و فراحقیقت(عالم غیب)، دنیا و آخرت و از این قبیل بصورت متعادل در کلیت آثار نورگرا وجود خواهند داشت
        (هر چند ممکن است بصورت موقعیتی و موقت و در برخی آثار خاص، غلبه با جنبه ای خاص باشد).

        5. بهره گیری از جنبه های مثبت سنت و صنعت(جهان سنتی و جهان مدرن و پست مدرن) در کنار هم

        6. رویکرد جامع به هستی درزیرسایه ی خدا و در دو محور من و ما یا به عبارتی فرد و جامعه

        رهنمون:

        خدا: یکتای همیشه اثرگذار و نوربخش هستی در رأس و به عنوان حقیقت و اصل هستی

        من: نگاه به حقیقت انسانی "من" از جنبه های فلسفی، روانشناختی، اجتماعی و غیره یا به عبارتی: منِ عینیِ شخصیت های اثر و اندیشه ها، خواسته ها، توان و محدودیت و همه ی ویژگی های آنها

        ما: خانواده، نزدیکان، دوستان، جامعه، ارتباطات، دوستی ها، دشمنی ها و...

        "من" و "ما" بعنوان دو رویکرد اصلی در مکتب نور گرایی، برپایه ی تأثیر پذیری از سه رویکرد قالبی مهم قرار می گیرند، یعنی در آن قالب ها یا محیط ها (گاهی) بطور مستقیم و (گاهی) غیر مستقیم قرار می گیرند و خود را نشان می دهند.
        این سه قالب جامع محیطی عبارت اند از:
        دیروز، امروز و فردا

        دیروز: قالبی در محیط غیر مستقیم و آنچه پایه و بنیانش در گذشته گذاشته شده و تاثیراتش بر زندگی امروزمان پدیدار است مانند
        تاریخ، میهن، زبان مادری و بطور کلی فرهنگ بومی و در حوزه های دیگر، ویژگی هایی همچون عوامل وراثتی و... که پیوندی میان شخص و گذشته ی او هستند.

        امروز: قالب محیطی مستقیم یعنی واقعیت های روز و دوره ی معاصر و تأثيرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... آنها بر افراد و جوامع مختلف و حتی بر پدیده هایی مانند محیط زیست

        فردا:
        قالبی در محیط غیر مستقیم و
        در دو بُعد دنیوی و اُخرَوی:
        در بُعد اخروی، آنچه به زندگی پس از مرگ مربوط می شود.
        در بُعد دنیوی، آینده نگری و برنامه ریزی در سطوح مختلف برای آینده و بویژه نبرد بزرگ حق و باطل بین یاران حضرت مهدی و یاران دجال

        نکته:
        دلیل این که تنها از نام های زمانی استفاده کرده و نام های مکانی را به کار نبرده ایم، این است که طبعا زمان در مکان خود، جریان می یابد و مثلا وقتی می گوییم "امروز"، این ظرف زمانی در محیطی مکانی هم حضور خود را نشان می دهد و با جامعیت آنچه گفته ایم، تفاوت قائل شدن بین این جا و آن جا نیز الزام آور نیست،
        به عبارت دیگر، این جا و آن جا، خارج از دیروز و امروز و فردا نیستند.
        مطلب دیگر این که:
        در نگاهی ژرف تر و فراتر از زمان، گذشته، حال و آینده به یگانگی می رسند.

        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۱۹
        7. نوع نگرش به طبیعت

        طبیعت، آفریده و نشانه ی خدا و تسبیح گوی اوست و نعمتی است برای استفاده ی انسان ها و دیگران.
        طبیعت بویژه در زندگی پر مشغله و پر نگرانی دنیای مدرن
        می تواند مانند مادری مهربان و آرامش بخش عمل کند همچنان که خیلی ها بعد از کار و مشغله ی روزانه یا هفتگی، هنگام فراغت شان به دامن طبیعت پناه می برند و طبیعت شعر و هنر هم حتما می تواند نقش مادری مهربان را برای خستگان دنیای ماشینی ایفا کند.

        8. روش گذاری بر پایه ی پردازش جایگاهی در روساخت و پردازش چیره در ژرف ساخت

        رهنمون:
        در نورگرایی، توجه جدی داریم به این مهم که عوامل مختلف در داستان و رمان و گاهی در شعر و غیره یعنی عواملی مانند پدیدآورنده (نویسنده، شاعر، نقاش، بازیگران و...)، مخاطب، زمان، مکان و... ممکن است در موقعیت های گوناگون، گوناگون پدیدار شوند، مثلا قهرمان داستان و دیگر شخصیت های آن ممکن‌است همیشه به یک شیوه ی مثبت یا منفی رفتار نکنند و حالات مختلف آنها، جلوه های مختلفی را به وجود بیاورد، مثلا شخصیتی که در حالات عادی، خوش رفتار است، در حالات خاص، به شکل های دیگری خود را نشان دهد. همچنین هر فرد، در سنین مختلف، تحصیلات مختلف، کسب تجربیات مختلف و خلاصه در موقعیت های مختلف زندگی خودش ممکن است دچار تغییرات فراوانی بشود. چنین تغییراتی را که - برپایه ی تغییر در موقعیت ها هستند- پردازش جایگاهی می نامیم.
        در روح یا کلیت یا ژرفنای اثر پدیدآمده در حوزه ی مکتب نورگرایی، نور معنویت غلبه دارد و با وجود نگرانی ها، غم ها، شکست ها و...
        فضای غالب، نورانی، امیدوارانه و بطور کلی مثبت است و این شیوه ی پردازش، آشکار یا نهان در نورگرایی حضور دارد و این را پردازش چیره می نامیم، بنابراین، پردازش چیره در نورگرایی، هیچ وقت با نگاه نیهیلیستی و مانند آن، همخوانی ندارد و در شعر به شیوه ی خیام و در داستان به شیوه ی صادق هدایت نیست
        هر چند ممکن است گاهی در پردازش جایگاهی به آنها بگراید
        (مثلا در زبان شخصیتی داستانی که اندیشه هایی همانند با آنها دارد).

        9. به خود کشانیِ سازنده

        رهنمون:
        برخورد نورگرایی با مکاتب دیگر در چارچوب به خود کشانیِ سازنده است.
        نورگرایی، دعوایی با هیچ مکتب ادبی دیگری ندارد مگر در جایی که آن مکتب در نقطه ی مقابل معنویت خدایی می ایستد. از این گذشته، دستاوردهای مثبت مکاتب دیگر در نورگرایی، مورد استفاده قرار می گیرد اما نه بصورتی که باعث ایجاد پراکندگی بشود بلکه بصورت یکدست و یگانه. در واقع، نور گرایی، امتیازات مکاتب دیگر را بصورت تعدیل شده و در چارچوب ارزش های خود و در کلیتی یکپارچه به کار می گیرد و البته خود نیز بسیار بر آنها می افزاید.

        10. اشاره نگاری

        استفاده از کد، رمز، نماد، شعار و مواردی از این قبیل، اهمیت زیادی در نورگرایی دارد و بویژه در مواردی مانند تقابل جبهه‌ ی حق و باطل در نبرد بزرگ، قابل استفاده است.
        اشاره نگاری، عنوان انتخابی نگارنده است برای کاربرد هر کدام از ابزارهای کد، رمز، نماد، شعار و از این قبیل، مثال،
        استفاده از "98+" (کد مخابراتی) در معنای ایران،
        "یا مهدی‌" در روحیه دادن به جبهه ی خودی و شکستن روحیه ی جبهه ی صهیونیست و دجال (صهیونیست ها پیش دستی کرده و در بازی یارانه ای خلیج فارس، عبارت "یامهدی"
        را در معنایی منفی و از زبان دشمنان شان به کار گرفته اند)،
        "144" برای اشاره به روایت کتاب مقدس درباره ی بازماندگان یهودی جنگ آخرالزمان که 144000 نفر و در راه نیک هستند و به حضرت عیسی مسیح ایمان می آورند و ما به نشانه ی دوست داشتن آن یهودیان رستگار و پیوسته به راه حق، عدد 144 را در این معنا می توانیم به کار ببریم.

        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۰
        11. یارگیری از افراد بی طرف و حتی از داخل تیم حریف
        (در مکتب فلسفی - ادبی نور گرایی LIGHTISM)

        یکی از دستاوردهای عملی این مکتب، ایجاد یا تقویت جبهه ی ادبی و هنری بر ضد صهیونیست دجال صفت است. صهیونیستی که منطقش این است که ما نژاد برگزیده ی خداوند هستیم و انسان های دیگر همچون حیواناتی در خدمت ما هستند و فلسطین را نیز به عنوان سرزمین موعود یهود به اشغال درآورده و میلیون ها فلسطینی مظلوم را آواره کرده و آنهایی را که مقاومت کرده اند، به سختی مجازات نموده اند. ما خواهان هیچ جنگی نیستیم اما صهیونیست ها در هر دو بُعد عقیدتی و ملی با ما بر سر ستیزند. در بُعد ملی قضیه، کورش بزرگ ایرانی، یهود را نجات داد، پس یهود باید سپاسگزار ایرانی باشد، ولی ماجرای همسر یهودی خشایارشاه و کشته شدن هزاران ایرانی به بهانه ی ظلم وزیر به یهودیان(گذشته از میزان اعتبار تاریخی داستان و تنها بعنوان جلوه ای از اندیشه ی آنان) و برگزاری سالانه ی جشن ایران ستیزانه بلکه انسان ستیزانه ای به نام پوریم(جشنی با نوشیدن مشروب و نوشیدن خون یا مایعی سرخ به نیت خون و به دندان گرفتن نمادین اعضای بدن دشمنان و این گونه بدمستی ها)، جلوه ی دیگری از مرام صهیونیستی است.
        و اما در حوزه ی مهدویت و نبرد آرماگدون(هارمَجِدّون)، بسیار پیش از این، چنین جنگی را بر اساس دشمنی با حضرت مهدی و یاران آن حضرت آغاز کرده و متاسفانه تا مدت ها، جبهه ی طرفداران حضرت مهدی در عرصه ی ادبی و هنری تقریبا بدون نیرو و تجهیزات کافی بوده اما امید است به یاری خدا، با ورود و گسترش این مکتب فلسفی-اجتماعی-ادبی و همراهی شایسته ی نور اندیشان جهان، سپاه ادبی و هنری یاران حضرات مهدی و مسیح در برابر صهیونیست دجال صفت، سازماندهی تازه و بسیار قدرتمندی بیابد.
        یارگیری از تیم حریف، ترفندی است که دشمنان ما بسیار بیش تر و پیش تر از ما به آن پرداخته اند و اکنون نوبت ماست. در این ترفند، ابتدا لازم است با ویژگی های حریف بخوبی آشنا شویم. اجازه دهید مطلب را قدری با اصطلاحات ورزشی و به این صورت بیان کنم که: ما باید زمین بازی، بازیکنان و شیوه ی بازی آنها را بخوبی بشناسیم. پس از این آشنایی، در می یابیم که بعضی از بازیکنان یا مخصوصا برخی ذخیره های تیم حریف، علاقه ی چندانی به آن تیم ندارند و امکان جذب آنها به سوی خودمان فراوان است. این بازیکنان، همیشه هم جنبه ی عینی ندارند و گاهی و بویژه ابعاد ذهنی یا نظری موجود در زمین بازی آنها مورد نظر است، مثلا صهیونیست ها - که این لفظ حتی صهیونیست های مسیحی و غیر از آنها را نیز شامل می شود - مانند ما، به آمدن حضرت عیسی مسیح در نبرد سرنوشت جهان معتقدند اما حضرت مسیح را در جبهه ی خود می پندارند یا به این پندار، تظاهر می کنند و از طرف دیگر، برای رهبر لشکر مقابل (حضرت مهدی) ویژگی هایی فرا زمینی(شبیه آنچه ما درباره ی آن حضرت می گوییم اما در جهت منفی) قائل اند. تبیین شایسته ی این مطلب و نشان دادن همانندی های حضرات مهدی‌ و مسیح، و خدایی و در یک لشکر بودن هر دو، می تواند فریفته شدگان لشکر فرهنگی صهیونیسم را به سوی خودمان باز گردانَد یا دست کم از آنها جدا کند.
        مطالعه ی کتاب های مقدس یهود و مسیحیت و آنچه از آنها در نفی صهیونیسم و تأیید قیام حضرت مهدی بر می آید، آشنایی با یهودیان ضد صهیونیسم و اتفاقات مشهور مربوط به این حوزه و از این قبیل، راه های نفوذ ما به جبهه ی دشمن است. دشمن، از مدت ها پیش در حال استفاده از این روش بوده و حتی در حوزه های هنری هم با قدرت وارد شده است. از جمله اقدامات دشمن در جنگ نرم بر ضد قیام حضرت مهدی عبارت اند از:
        سیاه‌نمایی از آن حضرت و اقدامات ایشان با ساخت بازی های رایانه ای مانند جنگ خلیج فارس(یا مهدی‌)، فیلم های ضد مهدوی سینمای هالیوود و....
        مطلب دیگر، این که: باید حواس مان باشد که برخی اقدامات تندروانه ی بعضی از ما یا آنهایی که به ما نزدیک دانسته می شوند، بار تخریبی شان بسیار بیش تر از بار مفید آنهاست و از این بابت، شخصا موافق نیستم با کارهایی مثل آتش زدن پرچم کشورهای مختلف و گفتن مرگ بر آمریکا و از این قبیل کارهای هیجانی که برداشت های بدی درباره ی ما به ذهن مخاطب، انتقال می دهد. بی گمان، در جبهه ی فرهنگی و با دشمنی که آغازگر جنگ بوده است، باید به شیوه ی مناسب، از خود دفاع کرد نه این که با اقدامات هیجانی غیر خردمندانه ای، خود را در قضاوت دیگران، بی دفاع کنیم.
        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۰
        12. نورپردازی، عطرافشانی، رنگ آمیزی و...


        برای نزدیک کردن حالات معنوی و انتزاعی به حالات عینی و محسوس و همچنین برای تسلابخشی به انسان امروزینِ در چنگال ناملایمات عصر پسامدرن، شیوه های متنوعی در نورگرایی مورد استفاده قرار می گیرند، از جمله: نورپردازی، عطرافشانی، رنگ آمیزی و....

        این شیوه بصورت مستقیم و غیرمستقیم، قابل استفاده است، مثلا در نورپردازی مستقیم،
        می توان نام های پدیده ها و اشیای نورانی را به کار برد همچون کهکشان، ستاره، ماه، خورشید، چراغ، چلچراغ و یا صفاتی همچون درخشان، چراغان و....
        در عطرافشانی، بوی عطرها، گل ها و... و در رنگ آمیزی،
        کاربرد پدیده ها و اشیایی با رنگ هایی همچون سبز، آبی، سفید، قرمز و انواع رنگ ها در جایگاه های مختلف، حس بیش تری به اثر خواهد داد.
        در شیوه ی غیرمستقیم نیز چنین قابلیت هایی، کاربرد ارزشمندی در نورگرایی خواهند داشت.
        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۱
        13. نگاه بومی گرا

        پیدایش مکتب نورگرایی را در جنبه های ایجابی و سلبی می توان به این شکل بازگو کرد که
        در جنبه ی ایجابی و اثباتی،
        آموزه‌های کتاب‌ های آسمانی (بویژه قرآن) و تبیین آنها در فلسفه، عرفان، ادبیات و هنر خدامحور،
        پیش زمینه ی این مکتب بوده است. در جنبه ی نفیی و سلبی هم دو اعتراض مهم، نخست: اعتراض به جامعه ی پسامدرن ِ دورشده از معنویات.
        دوم: اعتراض به تقلید از فرهنگ غربی و دور شدن از فرهنگ بومی شرقی و ایرانی.
        توضیح بیش تر این که:
        ادبیات فارسی پس از داشتن دوره های پرشکوه باستانی خود، با دگرگونی های دنیای نوین روبرو شده، به تقلید از مکاتب ادبی غربی پا به سرزمین شعر نو گذاشته است.
        کار بزرگ جناب نیما یوشیج و پیشتازان شعر نو، تا حدود زیادی اجرای کلیشه های مکاتب ادبی غرب در شعر فارسی بوده بطوری که هم درون‌مایه ی فکری و هم حتی برون مایه ی شیوه ی پردازش لفظی آنها با مکاتبی چون سمبولیسم، سوررئالیسم و دیگر مکاتب غربی پیوند استواری داشته است و مثلا جناب نیما یوشیج، مشابه همان تغییراتی را که سمبولیسم در شعر سنتی فرانسه به وجود آورد، در شعر فارسی اجرا نمود و جناب شاملو به تقلید از فرانسوی ها،
        در جهت آزادکردن هرچه بیش تر شعر از وزن و دیگر قیدها تلاش کرد.
        با این حال، در کار جناب نیما، نوآوری و استقلال نِسبی وجود دارد. پس از آنها شاعران غربگرایی در شعر نو آمدند که نگاه شان به دستاوردهای جدیدتر ادبیات غربی بود تا با اجرای آن کلیشه ها در شعر و ادبیات فارسی، جنبه ای دیگر از نوآوری را وارد ادبیات فارسی کنند.
        در حوزه های دیگر ادبی و هنری مانند رمان نویسی و نقاشی و غیر از اینها نیز به تقلید از غرب پرداخته، داشته های خود را تا حدود زیادی به فراموشی سپردیم.
        این در حالی است که داشته های ما، در عرصه ی ادبی و بویژه شعر، در جهان زبانزد بوده است و سزاوار نیست در ادبیات معاصر جهان، تاثیرگذاری شایسته ی این سرزمین کهن، این گونه تقلیدها باشد.
        نورگرایی، خواهان بازگشت اعتبار دیرینه ی شرق و بویژه ایران در عرصه ی جهانی فرهنگ و ادبیات است.
        از این رو در مکتب نور گرایی، توجه ویژه ای می شود به بومی گرایی و البته بومی گرایی در نورگرایی، تفاوت هایی جدی با اندیشه ی غربی ناسیونالیسم دارد، بعنوان مثال، ناسیونالیسم برپایه ی ملت و ملیت و به معنای ملی گرایی است و این ملیت هم
        تا حدود زیادی پدیده ای تازه و جعلی و سیاسی است مثلا در قالب ملت سازی های ناسیونالیسم، ملت هایی به وجود آمده اند مانند جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، افغانستان و بسیاری ملت های دیگر، بنابراین، مرزکشی سیاسی و ایجاد کشوری جدید و ساختن ملیتی برای افراد آن، از دستاوردهای ملی گرایی است اما براساس بومی گرایی،
        همه ی این کشورها تا حدود زیادی دارای فرهنگ اسلامی و ایرانی هستند، پس اساس ملی گرایی، جعل در سیاست است اما اساس بومی گرایی، اشتراکات دیرینه ی فرهنگی است.
        در ملی گرایی، جغرافیا - آن هم از نوع جغرافیای سیاسی و مرزبندی ها - اهمیت دارد اما در بومی گرایی، تاریخ و جغرافیای تاریخی.
        خوشبختانه، بازآفرینی ایران بزرگ فرهنگی، دغدغه ی افراد زیادی است و بویژه از طرف ایرانی فرهنگانِ آن سوی مرزها ازجمله در افغانستان و تاجیکستان بطور جدی پیگیری می شود.
        از دیگر تفاوت های بومی گرایی و ملی گرایی و بعنوان
        مهم ترین تفاوت، این که در ملی گرایی، اندیشه ی اومانیستی حاکم است و رای مردم با شیوه هایی خاص و حتی در صورت تضاد با حکم الهی اهمیت پیدا می کند اما در بومی گرایی بعنوان اصلی از نورگرایی، خدامحوری و قراردادن ارزش های فرهنگ بومی و سرزمینی در چارچوب معنویت الهی اصالت دارد.
        یکی از دلایل ناسازگاری دینداران با ناسیونالیسم غربی، همین ویژگی اومانیستی آنهاست و در مقابل،
        بومی گرایی در چارچوب مکتب نورگرایی می تواند با تعریف تازه ای در این مجال، آشتی بخش جنبه های دینی و میهنی باشد.

        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۲
        14. برون مایه در شعر و دیگر حوزه های ادبی و هنری


        برون مایه ی برجسته ی مکتب نور گرایی در شعر فارسی، سبک شعر پیشرو است که به نظر نگارنده، می توان شعر پیشرو را سبک سومی در شعر به شمار آورد که با سبک های سنتی و نو پیوستگی دارد اما تفاوتش با هر دوی آنها مشخص است و از جمله، برخلاف شعر نو که از همان ابتدا تا امروز در مسیر پیروی از مکاتب ادبی غربی بوده و البته نوآوری هایی هم داشته، شعر پیشرو برپایه ی پردازش چیره ی بومی گرا پدید آمده است. بعنوان برون مایه، هرچند شعر پیشرو، پیش از این که به اندیشه ی مکتب نورگرایی بپردازیم، وجودداشته است، با توجه به ویژگی های شعر پیشرو، می توان آن را تا حدود زیادی جهت بخش مان در تبیین این مکتب دانست، چرا که ویژگی هایی مانند نگاه بومی گرا و ترکیب سنت و نوآوری (سبکی در میانه ی سنتی و نو) و عدم گرایش تقلید گونه به مکاتب غربی (بر خلاف شعر نو)،
        باعث هماهنگی اندیشه ی شعر پیشرو با مبانی مکتب نورگرایی بوده است.
        از این رو، گونه های شعر پیشرو
        یعنی سه گانی، آمیزه، سروش، سه گلشن، شعرسبز یا چندآهنگ و شعر تک را برون مایه های برجسته ی این مکتب در شعر فارسی می توان به شمار آورد.
        از آن جا که مکتب ادبی، قلمروی فراتر از ادبیات دارد و به حوزه های هنری و فرهنگی دیگر هم می پیوندد،
        می توان گفت این مکتب در حوزه های دیگری همچون0 خوشنویسی، نقاشی، معماری، تئاتر، سینما و غیره قابل کاربرد است، بعنوان مثال در نقاشی به شیوه ی نورگرایی، فضایی روشن خواهیم داشت با محیطی به معماری تاریخی که لوازم مدرن زندگی مثل موبایل و لپ تاپ و... در آن هست و شخصیتی همچون رستم شاهنامه در حال ترسیم رایانه ای پرچم ایران است.

        (ادامه دارد)
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۳
        (ویژگی های #مکتب_ادبی_نورگرایی بطور بسیار خلاصه:
        نگرش توحیدی به پدیده ها در نظر و عمل و ترسیم آن در موقعیت های دنیای امروز،
        فراخوانی اندیشه های نورگرا یعنی معنوی از هر دین و مرامی و از هر سرزمینی با هدف ایجاد جبهه ای مشترک در نبرد آرماگدون،
        آمیختگی سنت و دنیای پسامدرن،
        توجه ویژه به میهن و بازآفرینی ارزش های مثبت میهنی نه در چارچوب ناسیونالیسم اومانیست غربی بلکه در چارچوب بومی گراییِ در مسیر توحید،
        کاربرد نور، رنگ، عطر، طعم و... برای تبیینِ عینیِ انتزاعیاتِ الهی بصورت نسبی‌ و همچنین برای تسلای انسانِ آزاردیده از دنیای پسامدرن معنویت گریز
        و چند ویژگی مهم دیگر
        و در برون مایه، در حوزه ی سرایش بطور ویژه به #شعر_پیشرو می رسد که آمیخته ای از سنت و نوآوری است و گونه هایی دارد همچون #سه_گانی، #آمیزه، #سروش، #سه_گلشن، #شعرسبز_یا_چندآهنگ و #شعر_تک)
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۵
        سروشی در #مکتب_ادبی_نورگرایی

        به دلم حسّ آبشار ببخش!

        آی آیینه ی جهان، دل تو!

        دفتر شعرهای خیسم را

        باز می آورم مقابل تو

        پیش آسمان و نوشیدن سروشی سرشار

        مِه و اسپند و شعر و محفل تو

        و عطر شیرین عشق کامل تو

        شیخ موسای پاک بابلعشق!
        #محمدعلی_رضاپور (#مهدی)

        (وزن پردازی در این سروش،
        در عروض نوع سوم یا پیشرو است و لَخت های پنجم و هفتم، دگرگون شده اند.)


        #مکتب_ادبی_نورگرایی
        #شعر_پیشرو
        #شعر_سروش
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۷
        سروشی در #مکتب_ادبی_نورگرایی

        حیاط خانه ی مادربزرگ

        بزرگ بود و دلگشا

        و پر از نور و رنگ و عطر و طعم و صفا

        و ماهی هایش هم آبشاران شان را، می شناختند

        و اقاقیِ عاشقش

        و غزلترانه ی گلدان های در مدار چيده اش

        سر می گذاشتند بر دامن خدا

        می خواهم دوباره بسازمش.

        #مکتب_ادبی_نورگرایی
        #شعر_پیشرو
        #شعر_سروش
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۲۸
        سروش هایی در #مکتب_ادبی_نورگرایی

        1. کورش آمد، نجات داد تو را

        باز حق حیات داد تو را

        جشن پوریم چرا؟!

        2. نهصد و هفتاد و دو بار از پشت خیبر

        موشک زدید و رفتید

        این بار، کماندار، با ذکر حیدر

        از ره رسید

        آتش! اورَش....


        3. خسته از سنگزار مشغله ها

        که میان من و دل و دوست

        می نهد زخم سخت فاصله ها

        به گل جعفریّ و داوودی

        می کنم گله ها

        حُسن یوسف!

        4. نُقلِ هِل، چای دارچین و گلاب

        کوچه باغ هلو، ترانه‌ ی آب

        باستان - روستای رُخ شاداب

        خرّم و جذاب

        لای هر شاخ و برگ، جلوه ی ناب

        این قرارگاه دل است.

        5. ما که در شهر پیشرفته ی خود

        شوق معماری کهن داریم

        برج مان آسمانخراش که نیست

        چون گل و بلبل و چمن داریم

        و به آغوش گرم نور

        که جا هست (/جاه است) برای همه

        به سروش غزلواره، انجمن داریم

        برج مان خوش نشینِ پنجره‌ ها ست.

        #مکتب_ادبی_نورگرایی
        #شعر_پیشرو
        #شعر_سروش

        #محمدعلی_رضاپور(#مهدی)
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۰۳
        درود فراوان بر جناب رضا پور بزرگوار
        بسیار
        عالی
        بود خندانک
        مجتبی شهنی
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۰۳
        🌹🌹🌹
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۳۷
        سلام و درود و سپاس خندانک
        محمد قنبرپور(مازیار)
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۰۶:۰۶
        زیباست و با احساس خندانک
        محمد علی رضاپور
        محمد علی رضاپور
        سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۱۹
        درود استاد رضاپور
        زیبا سرودید
        برگ زندگیتان همیشه سبز خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        محمد علی رضاپور
        دوشنبه ۷ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۴۹
        سلام و درود و سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۴۲
        ســــــــــــــــــــــــــــلام ........ گرامی


        قلمتان نویسا خندانک خندانک
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۰۲:۲۷
        درود استاد گرامی خندانک خندانک
        بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۳۳
        سلام و درود و سپاس فراوان خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۱۴
        خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۱۵
        سروش پر فروشتان ، رستاخیزی استاد رضا پور عزیز خندانک
        خوشحالم که صفحه ی فقرا را هم نور افشانی فرمودید خندانک
        تقدیم به حضرت دوست ::
        روان بر موج گیسویت
        اگر شعری به صدها قافیه سازم
        مجالم می دهی تاصبح
        سرودی با نما آهنگ زیبایت
        نوایی غرق پیدایت
        بخوانم با ترانه ی سحرگاهی
        از آن پس قول خواهم داد
        که قطعه ، قطعه ی آرایه هایم را
        به امواج تو بسپارم
        قبول ؟ خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۲۸
        خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        محمد علی رضاپور
        سه شنبه ۸ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۴۰
        سلام و درود
        جناب رافع عزیز خندانک خندانک خندانک
        سپاس از نظر بلندتان بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        چهارشنبه ۹ تير ۱۴۰۰ ۰۲:۱۰
        سلام و عرض ادب
        دستمریزاد استاد
        خندانک خندانک خندانک
        محمد علی رضاپور
        محمد علی رضاپور
        چهارشنبه ۹ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۴۱
        سلام و درود و سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1