در کنار دریایی دلخوشی به ساحل داشت
آنکه از دلِ دریا اضطراب در دل داشت
با شنا نمی دانست رسم آشنایی را
لاجرم همیشه بابحر و موج مشکل داشت
همچو مرغ دریایی غوص کَی کند درآب؟
مرغکی که عمری را آشیانه در گل داشت
خواستار مروارید بی شنا و غواصی
چون ؟ ز لجّۀ دریا انتظارِ حاصل داشت
ناخدای ناوارد کی سفر به آخر بُرد
آن زمان که هر منزل صد بلا مقابل داشت
آصفا نخواهد بُرد ره به منزل مقصود
هر که ز ابتدای ره پای در سلاسل داشت
سپاس که هستید و میسرایید به مهر