((۱))
این عرصه که بر ما شد، تنگ ای کرونا ویروس
شک نیست که می بازد، رنگ ای کرونا ویروس
شمشیر ز رو بستی؟ اشکال ندارد چون
شمشیر تو خواهد زد، زنگ ای کرونا ویروس
از نشئگی ات پیداست، کوکی و چه کوکی ناب
شاید زده ای بستی، بنگ ای کرونا ویروس
رو رو که شکستت هست هر لحظه مسجل تر
با مات خطرناک است، جنگ ای کرونا ویروس
ای فسقلیِ چینی پیداست که خواهی دید
یک روز کمیتت را، لنگ ای کرونا ویروس
بد نگذرد، این ایّام بر وفق مرادت شد
انداخته ای تَنقَل، منگ ای کرونا ویروس
دستار ببند احمقّ، زیرا که نخواهد خورد
بر کَلّه ی پوکت کم، سنگ ای کرونا ویروس
هیچت نه گمان باشد، ای خُل یقه ی ما را
انداخته ای بیجا، چنگ ای کرونا ویروس؟
شک نیست که خواهی باخت این قافیه را رسوا
شک نیست که خواهی کرد، هَنگ ای کرونا ویروس
((۲))
دست از سرِ ما بردار، آی ای کرونا ویروس
چون در تو نمی ماند، نای ای کرونا ویروس
ای بی همه کس گورت، کنده ست بلا تردید
تا خرخره غرقی در لای، ای کرونا ویروس
تو آمدی از ووهان، در قم بخوری سوهان؟
ما با تو نمی نوشیم، چای ای کرونا ویروس
گفته ست کدام احمق؟ : بشتاب برو بگذار
هان؟ روی دم شیران پای ای کرونا ویروس؟
ما از تو نمی ترسیم ای فسقلیِ چینی
بر ما نه، نه بل بر تو، وای ای کرونا ویروس
ای بر پدرت لعنت، برگرد برو ووهان،
گم شو برو از اینجا، بای ای کرونا ویروس
دو سرودهی دیگر از اشعار کروناییتان را همخواندیم
امید که هر چه زودتر شرّ این بلای جهانی از سر مردم دنیا کم بشه.
الهی آمین