سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        شب هام گرفتار ویروس کُرونایی شدن..

        شعری از

        روح انگیز امیدی فرح

        از دفتر گهگاهی بزنگاهی ببار و نبار ای اشک نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۵۰ شماره ثبت ۸۳۹۵۴
          بازدید : ۴۵۶   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        شب هام 
        گرفتار ویروس کُرونایی شدند !
        تب می کنند و مرتب سرفه ی 
        می کنند ،
        اینقدر
        درجه ی تبش بالا رفته ،
        که
        مرتب تشنج می کنند ؟ 
         به گمانم از بی مهری ستاره ها بمیرند .
        هر چه داستان و شعر بوده برایشان 
        خوانده ام .
        اما نگاه ی تب دارشان 
        نفس های بریده بریده شان 
        ریه های تنگشان 
        آنقدر خس خس می کنند ،
        که می ترسم 
        تا صبح دوام نیاورند .
        مرتب در خواب هذیان می گفتند :
        و نام ترا 
        در ابتدا آرام و ملتمسانه 
        چسان که 
        یادت را در آغوش کشیده باشد. 
        و برایش ترانه می خواند:
        اجازه اجازه
        چهره ی  به زیبایی رخِ  مهتابت
        را 
        ببوسم یا نه ؟
        گونه ی به رنگ سرخِ 
        اناریت را ببوسم یا نه؟
         به 
        این
        شب های مهتابی
        اسمان  پر ستاره ی روشتایی 
        تا حالا گفتی ؟
         بگو :
        که
        مال منی ؟
        همدم شب های بی قراری منی .
        و اشک می  ریخت. 
        و جالب تر 
        همزمان در تب می سوخت و 
        عرق سرد که بر جانش می نشست .
        تسکین می یافت و آسوده می خوابید.
        و با فریاد ازخواب 
        سر اسیمه بلند می شود 
        و یکدم فریاد می زند : 
        نه نه نه 
        به زمین و زمان نه می گفت .
        من که عاجز و 
        دل نگران ماندم ،
        در حالِ روز و شب کُروناییم.
        شما را 
        خدایا 
        که تن و جسم  بیمارهای کُرونایی 
        و غیر کُرونایی 
        شفا بفرما .
        بلند شوم 
        باید پاشویه کنم ،
        ضد عفونی کنم  .
        این واژه ها و حرف ها 
        قلم و دفتر و 
        این تن ِ تب دار عشق ِ کُرو ناییم .
        سروده و نوشته ی - روح انگیز ( فرح ) امیدی - شیراز.   1398/12/6ا
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۱
        بسیار زیبا و دلنشین بود بانو خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۲۱:۳۸
        خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۴۷
        با غرض سلام
        شعری دلنواز وشورانگیزی خواندم
        درود برقلم توانا وشیرین شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۲۳:۵۷
        درود بانوی بزرگوار
        مانا باشید به مهر
        در پناه خدا 🌹
        روح انگیز امیدی فرح
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۰۲:۰۹
        اگر اهل محله ی سلامتی و سلامید
        بگویید.سلام
        قابل می دانید می خوانید
        دنیایی سرشار از لطف و سعادت
        هدیه داده اید به قلم و دفترم
        بسیار سپاسگزارم

        فرح امیدی - شیراز
        1399/1/24
        ابراهیم آروین
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۰۴:۵۰
        درودها‌بانوی‌ارجمند
        زیباقلم‌زدی‌
        درپناه‌حق‌سلامت‌وتندرست باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا بنایی
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۵۲
        سلام و درود
        زیبا بود
        خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۵۲
        سلام بانوجان
        درودتان بسیار زیبااااست دوست عزیزم موفق باشید باخانواده زنده باد زندگی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال رجحانی
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۱۸
        سلام و درود بر شما سرکار خانوم ⚘⚘
        بسیار لذت بردم ازین سروده کم نظیرتان 🌹🌹
        پایدار باشید ⚘⚘
        روح انگیز امیدی فرح
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۲۱:۰۲
        عرض ادب و احترام
        ز لطف بیکران ادیبان گرامی
        بسیار سعادتمند و خرسندم
        در کنار عزیزان بودن
        بالاترین دلگرمی. ست
        ممنونم
        فرح امیدی 1399/1/24
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۴
        سلام و درود

        سلامت‌ باشید
        در پناه خدا خندانک












        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5