سه شنبه ۹ ارديبهشت
سرنوشت شعری از مرجان اسدیان
از دفتر حکم نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۹:۵۶ شماره ثبت ۸۳۶۶۰
بازدید : ۳۳۹ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب مرجان اسدیان
|
از دستان روزگار خسته ام.روبرویش،طرح سرنوشتم را،بر دار قالی با گره های کور نقش می بندد؛و من مات و مبهوت دستان چنگالی اش؛و او همچنان می بافد
از دستان مادری که هر صبح و شام به بلندای آسمان قنوت میکند ارامشم را
از دستانت،که دست دیگری را هیچ کلیدی قفل محکم بسته بر باز وانت را باز نخواهد کرد.
از دست کلاغ هایی که خبرها را هر صبح از تو پر رنگ تر از بالهایشان زنگ گوشم را به صدا می آورند.
حالم خرابتر از خوب بودن های زورکی ست...
اما،این پاشویه های بی امان مادر اثر ندارد؛تب عشقت با این چیزها پایین نمی آید.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.