سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      حوالی طلوع....

      شعری از

      مهدي شريفي

      از دفتر کوچه پس کوچه های دلتنگی نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۱ ۰۴:۰۲ شماره ثبت ۸۳۰۵
        بازدید : ۲۶۹۱   |    نظرات : ۱۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهدي شريفي

      دورد و سلام بر همه ی ادیبان ، اساتید ، سروران و رفقای نازنین و مهربانم....عذر تقصیر این برادر فقیر و حقیرتان را به دلیل این غیبت طولانی پذیرا باشید....به دست بوسی درگاه نورانی اتان آمده ام.....دست یکایک شما سروران و نازنینان و مهربانان را به مهر می بوسم و خاضعانه ترین درودهایم را پیشکش درگاه نورانی اتان می کنم....دلتنگتان همیشه بودم و هستم....درود این برادر فقیر و حقیر و ناچیزتان را پذیرا باشید.....تابعد....مهدی
       
      من به زخم ِ خویش عادت کرده ام!
      من تو را ، هر شب عبادت کرده ام!
      دست ِ شعرم در تنور ِ درد سوخت!
      واژه ای دیدم ، که خود را می فروخت!
      در دلم ، زخمی عمیق آغاز شد!
      چشمِ من ، با گریه هایش ، ناز شد!
      جای ِ شیون ، جای ِ ناله ، جای ِ سوت!
      تار می زد ، در دلم یک عنکبوت!
      آرزو در قلبِ زارم غصّه خورد!
      من دلم ، بغض ِ قناری کرد و مُرد!
      بعد از آن دیدم که قلبم لک گرفت!
      من دلم از درسِ هجران ، تک گرفت!
      قلبِ من ، غرق ِ زمستان و ذغال!
      من شبم پُر بود از عطر ِ شغال!
      ای رفیق ِ نور! ، ای همزاد ِ شور!
      خانه می سازی با سنگِ صبور!
      چشم ِ من ، رنگین کمانِ‌ خون شده!
      بغض هایم ، در گلو مدفون شده!
      صد جگر ، فریاد را خواهم کشید!
      در نگاهِ عاشقت خواهم دوید!
      تا ببینی اشک را بر گونه ام!
      بی تو می میرم! ، گل ِ بابونه ام!
      یک بغل آواز دارم ، می خَری؟!
      بقچه ای احساس دارم ، می بَری؟!
      من سه واحد درس ِ غم برداشتم!
      نمره هایم را ببین!!! ، گُل کاشتم!
      هیچ می دانی ، تن ِ فانی بد است؟!
      عشق در دلهای ِ سیمانی بد است!
      هیچ می دانی ، کجای ِ دل ، شب است؟!
      عشقِ پنهان در کجاهایش تب است؟!
      عشقِ من! ، امشب درین بازار سرد!
      می نهم سر ، گوشه ی دیوار درد!
      کاش می شد ، شمع ِ دل را آب کرد!
      کاش می شد نیّتم را قاب کرد!
      من دل ِ ویرانه ام ، بی زائر است!
      دختر غربت ، به جایم شاعر است!
      ای گُل سنگی!!! ، گناهم را ببخش!
      اشک های ِ غرق آهم را ببخش!
      روحِ خود را عین ِ کاشی می کنم!
      صحن ِ دل را ، آب پاشی می کنم!
      من دلم در حسرتِ دامان توست!
      سایه ی بالا سرم ، مژگانِ توست!
      در گلستان ِ نگاهت سر نکن!
      رحم کن!!! ، امشب مرا پرپر نکن!......
       
      مهدی شریفی ( م.اشتاد)
       
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3