يکشنبه ۴ آذر
کاشکی> اسم و فامیلی خود را در سایت ثبت کنید!! شعری از مسافر تنها
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ ۱۵:۱۸ شماره ثبت ۸۲۶۳۴
بازدید : ۵۱۱ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب مسافر تنها
|
کوه به کوه نمی رسه
ادم به ادم می رسه
چرا بهت نمی رسم
ای کوه با وقار من
کاشکی تو دامنه ی کوه
منم یه خونه ای داشتم
روی قله های کوهم
پیچک و لاله می کاشتم
کاشکی من توی دل کوه
واسه خود جا می گرفتم
به خدا می موندم اونجا
اصلا بیرون نمی رفتم
اما افسوس که دل کوه
از جنس اهنه و سنگ
هیچ وقت هم برای هیچکس
نمیشه یه ذره دلتنگ
اما بیچاره دل من
ظریفه مثل یه شیشه
میشکنه با یه ذره سنگ
تا ابد درست نمیشه
من در این خانه ی ویرانه ی خود
به خدا قسمت سنگم
واسه ی اثبات عشقم
با همه دنیا میجنگم
خدایا کاشکی یه اتیش
دل سنگ رو هم میکرد اب
کاشکی من فقط یه کابوس
می دیدم امشب توی خواب
اما این کابوس نیست و
قصه ی عشق منه
تنها کابوس زندگی
به پای عشق موندنه
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس فراوان همچنین سال نو شما هم مبارک | |
|
سلام. سپاسرفراوان بابت راهنماییتون بزرگوار. | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عیدتان مبارک