يکشنبه ۴ آذر
مثل آن ابرم که باران دارد اما جای باریدن ندارد شعری از پژمان صفری
از دفتر آسمانی پر از غزل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ ۰۲:۱۰ شماره ثبت ۸۲۶۱۶
بازدید : ۳۲۰ | نظرات : ۹
|
آخرین اشعار ناب پژمان صفری
|
مثل آن ابری که باران دارد اما جان باریدن ندارد
خسته هستم ، خسته از بغضی که هرگز قصد ترکیدن ندارد
«سرگذشت روزگار سرخوشی» ها را بپرس از باغبانم
سیب کرم افتاده دیگر سرنوشتی غیر پوسیدن ندارد
زندگی ، تنها همین روز سیاهش قسمت دستان من شد
آفتابش که چهل سال است بر من میل تابیدن ندارد
دستهایش را گرفت از دستهای من ، نفهمید آخرش را
شانه های محکم یک کوه گاهی تاب لرزیدن ندارد
نیست روی شانه های هیچکس جایی برای گریه کردن
مثل آن ابرم که باران دارد اما جای باریدن ندارد
پژمان صفری
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما جناب جلیلی
قالب رو اشتباه انتخاب کردم؟ لطف کنید برای هرکسی نقد اگر مینویسد دلیل ذکر بفرمائید و راهکار ارائه بدید تا راه گشا باشه. قالب رو در تمام زمان نوشتنم هرگز انتخاب نکردم بلکه این مطلع کار و حس و حال نگارش بوده که ظرف کلمات رو تشکیل داده نه من . از مهندسی کلمات اجتناب میکنم و پیش تر هم چنین کردم. باز اگر صحبتی بود با گوش جان میشنوم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.