تعصب ، خوب و بد دارد
علی از بهرکل آنچه حق است ،
یک تعصبِ بی حدست
ولیکن او، دشمن ترینِ کس ،
برتمامیِ تعصبِ ناحق است
او مواجه گشت با قومی که ،
جهلشان به آنها میگفت :
- قرآنِ خدا، یک لفظ است
- تهجد نه عبادت خدا ، تنها ریا ،
آنهم فقط محدود به واژه هایی و،
درحدِ ، مُشتی لفظ است
- و اسلام ، نه دینی بس حیاتی ،
که یک واژه ،
بازهم لفظ است
علی جنگید با فکری که ، صوت آیه ها ،
به سمت وسوی عرش بود
همه زانوها ، به تهجدی کریه ،
دائم به روی فرش بود
پینه برپیشانی و زانوها ،
حاکی ازتکرارهای سجده های کشک بود،
چونکه جهل بود، آرامی نداشت ،
نا آرامی اش، مثل تولید کره درمشک بود
جز علیِ ، کس ناتوان بود تا بجنگد با کسانیکه ،
نشان حرفشان ، قرآن
نشان زانو و پیشانیشان ، پینه
ادعایشان تنها فقط اسلام بود
چشمانِ حقیقت بینِ مرتضی علی می دید ،
زبانشان همه انکار
زانو و پیشانی شان ، همه تزویر
ادعایشان اسلام نه ، یک نام بود
همه افکاری پوسیده ،
که دراذهان روشن بین، همه بدنام بود
به ذهن عالیِ اعلا علی ، که با تمامشان ضد بود ،
آنکه میکرد غلو نیز،
بهتر ازآنها نبود
باید از ریشه جدایش مینمود،
موج افراطها وتفریطها ،
که داشت رخ مینمود
باید سرنگونش میکرد ،
همه آنچه تعصبهای ناحق بود
باید محو میکرد ، همه آنچه ،
بغیراز راه زیبای خدایی بود
علی فرمانده ی عدل است
علی معنای زیبائی، برای واژه ی عدل است
علی خود مظهر قرآن بی حد است
علی خود مظهر عبادتی خالص ،
علی خود مظهر اسلام نابی بس شریف ،
بی مرز وبیحدست
همان اسلام نابی که ،
نوح ، درآن شناورگشت ،
وَ دینِ تاهمیشه ی محمد ،
آنرا یک ختم است
بهمن بیدقی 98/9/19
میلاد مولایمان مبارک