يکشنبه ۴ آذر
فصل قحطیست شعری از اکرم بهرامچی
از دفتر سرزمین کاوه ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۴۴ شماره ثبت ۸۲۰۶۴
بازدید : ۶۵۲ | نظرات : ۲۱
|
آخرین اشعار ناب اکرم بهرامچی
|
فصل ِ قحطیست ، خدا خواست که باران نشود
بهتر این است تب ِ حادثه درمان نشود
ما به یک کوچه ی بن بست شبیهیم و تنگ
هرگز این شهر مُزیَن به خیابان نشود
فکر لیلا شدن و قحطی ِ مجنون سخت است
قصه ای تازه بخوان فاصله چندان نشود
یوسف چاه ندیده ست فراوان و کثیر
فرق اینجاست یکی یوسف ِ کنعان نشود
قاب این پنجره را باد تکان داد چه سود؟؟؟
هرگز این باد ...... خروشنده چو طوفان نشود
روزگاریست که دندان دهد و نان را نه
مستحق بود که در سفره ی ما نان نشود
روز و شب سیب می افتد به زمین تا بخورند
این دغلکار ِ دوپا عاقبت انسان نشود
اکرم بهرامچی
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد گرامی امیدوارم در کمال صحت و سلامت باشید ممنونم از عنایت شما | |
|
سلام شعله خانم عزیز م امیدوارم تو این روزهای سخت و حساس سلامت باشید همیشه محبت داری ممنونم | |
|
سلام سمیراخانم عزیز و نازنین ممنونم از محبتت و توجه همیشِگیت | |
|
سلام فروغ خانم شیرین و نازنین سپاس از محبتت وحضور خوبت | |
|
https://www.chess.com/live
سلام استاد گرامی آقای مینا آباد امیدوارم در کمال صحت و سلامت باشید ممنونم از عنایت شما آدرس سایت آنلاین شطرنج که عضو هستم را برای شما نوشتم
| |
|
سلامسودابه خانم عزیز و گرامی امیدوارم در کمال صحت و سلامت باشی ممنونم از محبتت | |
|
سلام شاعر گرامی آقای کریمیان علی آبادی سپاسگزارم از حضور خوب شما و توجه شما امیدوارم قلمم مفید باشه | |
|
سلام آقای فیضی گرامی امیدوارم قلمم مفید باشه ممنونم از عنایت و لطف شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دستمریزاد