سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        پرده نمايش

        شعری از

        سیدمحمدطباطبایی

        از دفتر تركيب بند و ترجيع بند و چهارپاره نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۵:۴۵ شماره ثبت ۸۱۹۵۴
          بازدید : ۷۴۹   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صحنه اين بود يك نمايش تلخ
        بعد از او نقش اولش بودم
        نقش من  را هميشه بازي كرد
        اول او بود و آخرش بودم

        پردهء  اول  نمايش  شد
        كودكي هاي تلخ و نامعلوم
        خاطراتي كه رفت و پنهان شد
        پشت ِ فرياد و درد نامفهوم

        در دل كوچه هاي تو در تو
        گاريِ  ياد را  زمان مي برد
        خواب هاي قشنگ  گمشده  را
        خوره ء دردها نهان مي خورد

        شد طلبكار من هم اين  دنيا
        كودكي تا نكرده مرد شديم
        داس تيزش بريده ريشهء سبز
        تا كه روييده شاخه زرد شديم

        زندگي  كودكانه ها  دزديد
        من و او بر غمش كه خنديديم
        يك نفر در تنم كه مخفي بود
        گريه مي كرد و ما نفهميديم

        پشت سر ابرهاي طوفاني
        تندر از زخم ها كه رنجيديم
        خنده با كودكي چرا گمشد 
        معني درد را كه  فهميديم

        پردهء دومش چه زيبا بود
        بوي باران ، درخت، سيب گلاب
        بوم رنگ از هزار برگ خزان
        ساحل و شن ، پرنده اي درآب

        عطر شب بو و خواب نيلوفر
        جنگل سبز و دامني از مه
        چشمه هاي زلال ، قل قل آب
        كوچه باغ از درخت ، خلوت ده

        عاشقانه به نور مهتابي
        زير سقف ستاره ها هر شب
        در گذرگاه كوچه معشوقي
        منتظر با تلاطمي از تب

        در غروبي كه سرخ مي پاشيد
        آفتاب و ابر و سايه و نور
        آسمان از عقيق مي باريد
        تيله ء گرد ، اشك هاي بلور

        زندگي نقش هاي منفي بود
        گاه  طولاني و پر از نيرنگ
        چهره هايي به صورت اشباح
        پشت صدها نقاب رنگارنگ

        بيشتر بازي ِ  بدي  مي كرد
        چهره اش در سراب انسان بود
        صورتك روي صورتش مي زد
        پشت روياي خواب پنهان بود

        پرده ء آخرش كه بالا رفت
        آيينه مسخ قاب منظره بود
        چهره ء موميايي از اندوه
        برف ِسردي كه پشت پنجره بود

        گلّه  مي رفت و در افق گرگي
        صورت ميش نقش حيوانش
        نالهء  ني لبك  به  آرامي
        دور مي شد صداي چوپانش

        در من اينك سكوت ِ فرياد است
        يك شفيره به پيله انسان شد
        شاپرك بسته بال پروازش
        در درونم كسي كه پنهان شد

        مرده اما شفيره پنهاني
        پيله ء تن حصار افسرده
        استحاله درون اندوهش
        پر ِ پروانه هاي  پژمرده

        زندگي  بازي  بدي  دارد
        روزهايي به طعم  نشخوارش
        زجركش مي كند مرا هر روز
        زير چرخ  كبود تكرارش

        يك نفر در درون  من گمشد
        لاشه اش  زير پوست گنديده
        مرده او بي مزار در تن ِ من
        شاخه و برگ ، ريشه پوسيده

        بي كفن دفن در خودم  كردند
        جسدي  زير  جلد  مدفونم
        بي شماره رديف و بي قطعه
        دفن  در  گور  نقش  بيرونم

        پرده ء آخر  نمايش  شد
        روي صحنه فقط من از ما بود
        آخر قصّه تلخ و بي فرجام
        باختن  در  قمار دنيا بود

        سیدمحمدطباطبايي
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۰۵
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و غمگین بود خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۲۶
        عرض ادب و ارادت حضرت استاد استکی نازنین دلم

        درود بر شما که حضور سبزتان همواره موجب قوت قلب است

        مهرتان گستران و بقا پردوام

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۰۸:۰۸
        استاد طباطبایی ارجمند
        بسیار درود . خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۳۰
        درود و ارادت دوست شاعر نازنینم
        جناب مشفق گرامی

        حضورتان گرم ، سپاسگزارم که به مهر خواندید
        برقرار و تندرست باشید
        چراغ مهرتان فروزان

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمیدنوری(احمد)
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۰۹:۵۶
        درود دوست شاعرم
        جناب طباطبایی بسیار زیباست دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۳۵
        سلام و عرض ادب و ارادت
        نازنین دوست شاعرم جناب نوری عالیجاه

        سرفرودم به مهر که به دیده محبت خواندید و مورد مرحمت قرار دادید

        حضورتان سبز و متعالی
        روزگارانتان خجسته و روشن

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۱۴
        دست و پنجه تان بی بلا چه زیبا و غمگین مرور نمودید زندگی همه ما را استاد بزرگوار
        اشک در چشمانم جاری شد
        دستبوستان هستم بزرگوار
        ارزش هزاران بار خواندن و تکرار کردن را دارد
        زنده باشید انشاالله هر چند امیدی نمیبینم اما برایتان بهترین ها را آرزو دارم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۴۴
        عزیز دل گرانمایه دوست شاعرم جناب علی آبادی بزرگمهر

        سپاسگزارم نازنین برادرم و روی ماهتان را می بوسم
        دوست عزیز و بزرگوار گرچه دوران سخت و پر مشقتی را می گذرانیم ، ولی گویا ستاره امید در تاریکی درخشان تر می شود تا طلایه دار صبح و روشنایی گردد، دل قویدار که این نیز بگذرد:
        می عشــق ومستــی اونرود برون زِ خونم

        ڪه دݪ آنچنان ندادم ڪه دگــــرستانم او را


        جناب اقبال

        نادره دلم درین آشفته بازار دل قویدار و به روشنی ها بیندیش ، که :

        کرده طوفان بلا امید غرق
        چند روزی راه صعب و سنگلاخ
        سیل ویرانگر به آبادی رسید
        کرده ویران خانه و کاشانه ، کاخ
        لیک با امید در این راه سخت
        می توان بشکست از این دیو شاخ

        س -م -ط
        ارسال پاسخ
        حمید میرزانژاد
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۵:۳۸
        درود و صد درود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۳۲
        درود و ارادت گرانمایه دوست شاعرم جناب میرزانژاد عزیز

        مقدمتان سبز سپاسگزارم که به مهر خواندید و ابراز لطف نمودید

        پایدار باشید

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۲۱
        عرض ادب و احترام استاد طباطبایی عزیز
        دستمریزاد و مرحبا...!
        همه چیز عالی بود!
        از متن گرفته تا شخصیت های خیالی تا طراحی صحنه تا موسیقی متن و...
        یک درام بی نظیر. یک نمایشنامه ی غم انگیز که استادانه و به زیباییِ تمام به نظم درآمده و زیباتر انتخاب قالب جذاب چهارپاره است که تاثیرگذاری این اثر را مضاعف کرده است.
        بسیار زیبا و بسیار دلنشین است.
        درود بیکران بر شما استاد ارجمند.
        خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۴۱
        درود وعرض سلام و ارادت به محضرتان حضرت استاد هداوند گرانمایه ام

        گرانقدر استاد ، مهرتان را سپاس که با دیدگاه دقیق و عالمانه و موشکافانه نقدی سراسر بزرگوارانه به سیاه مشق کمترین نگاشتید

        گرانمایه دوست شاعر اندیشمند و فرهیخته و ادیبم ، خرسندم به تفضلی که نمودید و وقتی که مصروف کردید و قلمی که به شیوایی فرسودید ،حضورتان سبز و پربار
        تنها به بیتی مراتب خرسندی و سپاسم را پیشکش حضور توانم کردن:

        صله از شاه ستاندن ببرد عرش گدا را

        به کرم نظر نمودی تو گدای بینوا را

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سودابه طهماسبی
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۴۳
        خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۴۳
        درود و عرض ادب و ارادت گرامی دوست شاعرم

        لطفتان را سپاس

        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی براهویی(کشانی)
        چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۱۸
        درود فراوان استاد خندانک خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۴۵
        سلام و عرض ادب و ارادت شاعر گرامی جناب براهویی عزیز

        سپاسگزارم
        حضورتان موجب دلگرمی است

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۰۷
        سلام :
        درود بر شما استاد بی بدیل طباطبایی عزیز
        شعری بلند بالا باتصویر سازی اعجاب بر انگیز وموسیقیایی و کلام فاخر
        عالی است مرحبا...
        ............... خندانک خندانک خندانک
        از همان کـودکی ام رفتــــــه ام از یـاد خـودم
        کوچه ها گم شده در خاطره ی شـاد خودم

        کس بـه فریادِ مـنِ بی سر و سامان نرسید
        می دوم تـا بـرســـــــــــم بلکه بــه فــریاد خـودم ....علی قیصری
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۵۲
        سلام و ارادتم به محضر دوست فرهیخته و شاعر گرانمایه
        جناب میناآباد دوست داشتنی

        حضور گرمتان همیشه موجب دلگرمیست و دوستیتان موجب افتخار و مباهات

        برایتان آرزوی خرسندی و عافیت و تندرستی دارم
        امید که از جمیع بلایا مصون مانید

        یک سبد سیب ازین باغ دل ارزانی دوست

        هرچه لطف است همه رحمتی از بودن اوست

        س م ط
        ارادتمند شما

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا امریاس(پریسا)
        پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۰۵:۳۴
        بسیار زیباو استادانه
        لذت بردم
        درود بر شما خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۱۶
        درودها شاعره بانو امریاس گرامی

        بانوی شعر و غزل حضورتان سبز و مقدمتان پر ارج

        خرسندم که سیاه مشقم بلطف نگاه پرمهرتان مقبول واقع شد ،
        حضورتان موجب دلگرمی است

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۰:۵۴
        درود استاد طباطبایی عزیز خندانک
        شعری به پهنای دریا
        و اندیشه ای به بلندای زندگی
        هنرمندانه این نمایش دل انگیز رو کارگردانی کردید
        ورود و میانه و پایانی لذتبخش خندانک خندانک خندانک
        درود و آفرین بر شما شاعر اندیشمند خندانک

        "چهار چهره ی عشق"

        روز اول
        آمدم مبهوت و مات
        مادرم خندید و من بُگریستم
        عشق همچون شیر جاری شد
        مرا بوسید و رفت
        شعر بی دفتر شدم

        روز دوم
        زیر باران مانده بودم بی گناه
        عشق همچون زن به فریادم رسید
        آتشی در دل به پا کرد و
        مرا سوزاند و رفت
        شکل خاکستر شدم

        روز سوم
        دست طوفان مانده بودم بی پناه
        عشق همچون کودکی بر شانه هایم سبز شد
        بارِ غم داد و مرا پژمرد و رفت
        شاخه ای بی بَر شدم

        روز آخر
        بار خود را بسته بودم سوی مرگ
        عشق همچون دختری در باغ رؤیایم شکفت
        در میان عطر احساسش مرا پیچید و رفت
        باز تنهاتر شدم... (م. فریاد)

        زنده باشید استاد خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۱۱
        درود و عرض ادب و ارادت دوست خوب و اندیشمند شاعرم

        جناب زارع گرامی و نازنینم

        قطعا آنچه به نقد نگاشتید نشاتن از وسعت نگاه و فراخنای اندیشه تان دارد دوست شاعرم

        سپاسگزارم که مداقه فرمودید و وقتتان را مصروف نقد بر سیاه مشق حقیر کردید خندانک

        چهره های عشق را بسیار لطیف و زیبا توصیف فرمودید ، حبذا خندانک خندانک خندانک

        قلمتان سبز و دلتان پراز عطرگلهای بهاری
        مانا و برقرار باشید دوست ادیب و شاعرم

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مرتضی قربان نژاد(واپسین)
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۷:۰۷
        درود برشما خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۲۳
        درودتان دوست عزيز شاعرم

        مقدمتان سبز و لطفتان را سپاس

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۰۵
        درود سید طباطبایی عزیز وارجمند
        دوست ادب پرورم
        زیبا سروده تان درغالب چار پاره
        بسیار زیبا ودل انگیز
        با تصاویری بکر
        لذت بردم از این همه هنر
        قلمتان نویسا
        طبعتان سرشار
        روزگارتان بهاری
        عزتتان افزون
        خندانک خندانک خندانک
        سیدمحمدطباطبایی
        سیدمحمدطباطبایی
        دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۲۸
        درودتان حضرت دوست جناب استاد شريفيان نازنينم

        حضرت استاد سپاس به محضرتان
        مفتخرم كه مقبول طبع لطيف فرزانه فرهيخته اي چون شما واقع شد
        حضور سبزتان موجب مباهات و دلگرمي است

        روزگارانتان بري از آفات و وجود نازنينتان مصون و ايمن باد

        باقي بقا و قلبي فدا

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2