پدر

تویی همچو بارون و شعری قشنگ
منم شاخه ی خشک روی درخت
توی این ترانه باز هم میگم پدر
که محتاجتم توی روزهای سخت
تویی ناجی هرشکست از دوباره شروع
منم زحمتی بی کرانه روی شونه هات
میذاری دست مهربونیتو رو شونه هام
میشینی کنارم و میگی که هستم باهات
نهال کوچکی بودم حال هستم درخت
هنرمندی مهربونیت دوباره منو تازه کرد
پدر با تو هستم با من اینجا بمون
رقم هارو با من بخون توی این فصل سرد
که باز هم تولد بر تو باشد مبارک پدر
تو این روزهای زیبا ولی سرد سال
مثه هشتاد و چهار ستاره چشمک بزن
تموم آسمون رو پر کن از شور حال