هَل مِن ناصر یَنصُرُنی...؟

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود

درود ارجمند

شعر مفهومی و ارزشمندی را سرودید.

وزن شعرتان:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن است؛ امّا در این مصراع:
پایٍ دارم می‌بری و می‌زنی شلاق بر پیکر چرا ؟
به جای (سه فاعلاتن+یک فاعلن)، (چهار فاعلاتن+ یک فاعلن) آمده و یک رکن اضافه است.

وزن مصراع تضمینی:
داغ «هَل مِن ناصر» و، «یَنصُرُنی...؟» ات در دل شکست
با استفاده از برخی اختیارات شاعری؛ اشکال ندارد؛ از جمله:
اختیار (بلند تلفظ کردن هجای کوتاه پایانی) و نیز (آوردن دو هجای کوتاه در برابر یک هجای بلند_ «صُرُ» در کلمه‌ی «یَنصُرُنی»_)؛ امّا با توجه به این‌که خوانش سه هجای کوتاه پشت سر هم نیز سخت است، و بعد از دو هجای کوتاه «صُرُ» هجای بلند «نی» در «یَنصُرُنی‌ات» را هم با استفاده از اختیار شاعری (کوتاه تلفظ کردن هجای بلند) کوتاه تلفظ نموده‌اید و در واقع سه هجای کوتاه را پشت سرهم آورده‌اید، خوانش این مصراع شعرتان کمی دشوار شده‌است.
شاید هم شما از رکن فعلاتن به جای فاعلاتن استفاده کرده‌اید که در این صورت باید عرض کنم فعلاتن آغاز مصراع را می‌شود به فاعلاتن تبدیل کرد؛ اما فاعلاتن وسط مصراع را نمی‌شود به فعلاتن تبدیل نمود؛ ضمن اینکه وزن رکن پایانی شعرتان نیز به هم می‌ریزد.
به گمانم بهتر است واژه‌ی معروفِ « یَنصُرُنی» را به ضرورت خوانش روان شعر، با سکونِ حرفِ «ر» خواند؛ تا مشکل قرار گرفتن سه هجای کوتاه پشت سر هم و خوانش ثقیل شعر، حل گردد؛ البته آنچه نوشتم فقط دیدگاهی است که اگر شعر جاری از خودم بود، اعمال می‌کردم و ممکن است از نظر شما و دیگران غیرپذیرفتنی باشد.

موفق باشید.

درود استاد
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ
:2

از مسلمانی نمیبینم نشان این قوم را ........
غارت است و ظلم و بیداداست ، ای کافر چرا ؟
سلام و ارات و احترام استاد مینا آباد بزرگوار سلامت و پاینده باشید

درودتان استاد،بسیارعالی🌹👌👌👌👌👌

کور دلان



نامسلمان، خونِ مولا را چشیدی عاقبت!
سنگِ خارا، سینه ی او را دریدی عاقبت!

ای حریصِ لعنتی خونِ جوانان بس نبود؟
بی حیا خونِ خدا را هم مکیدی عاقبت؟

حرمله، شش ماهه ام در آرزوی آب بود
نقشِ حسرت بر گلوی او کشیدی عاقبت!

مثلِ صیّادی میانِ خیمه ها پنهان شدی
با کمانَت در پیِ آهو دویدی عاقبت!

داغِ فریادِ مرا بر قلبِ سنگَت داشتی
ناله های سوزناکم را شنیدی عاقبت!

چشمِ کورَت در پیِ عبّاسِ(ع) بی دستم نبود؟
پس چرا هر استخوانَش را بُریدی عاقبت؟

در جهنّم بر سَرت فواره های آتش است
کوهی از سربِ مذابَش را خریدی عاقبت!




#سمیرا_خوشرو_شبنم

درودی معطر به بوی یاس و سپاسی مزین به مهر تقدیم به شما استاد عالی قدر
همواره لذت وافر می برم از رقص زیبای قلمتان
دل نشین است و جان پسند
پاینده و پایدار باشید به مهر یزدان پاک

داغ « هَل مِن ناصر» و
« یَنصُرُنی...؟» ات در دل شکست
ما و قوم الظّالمین ...؟ دردانه ی حیدر ، چرا ؟

دادمن بستان خداوندا ..........از این بیداد گر
واژگـــــــــون از چه نسازی چرخ بد اختر ، چرا ؟
------------
با هدیه ی سلام و هزاران درود
استاد دلم مینااباد بزرگوار .

استاد عزیز..جناب مینا آباد عزیز.
بسیارزیبا
" تا به کی ظلم وستم، تا کی بلا و شور و شر
کم نمیگردد بلا و شورو شر... از سر ، چرا ؟"

به امید کم شدن بلا وشر ازسر هممون استاد.

سلام


مأجور باشید

دست‌مریزاد

سلام‌ودرودبراستادعزیزوشاعرگرامی
بسیا‌رزیبا
درپناه‌مهریزدان‌ بنگاری‌نقش‌‌خندان

دادمن بستان خداوندا ..........از این بیداد گر
واژگـــــــــون از چه نسازی چرخ بد اختر ، چرا ؟
-----------------------
سلام و درود بزرگمهر
استاد مسعود مینااباد ارجمند -

عرض ادب استاد
به امید رفع شر ---

درود

درود ها
بسیار زیبا سروده اید
سربلند باشید

« آفتاب روشن »
اي آفتاب روشنِ گلبار احمدي
نور چراغ خالق و يار محمدي
وصف صفات و زهد تو،گفتار سرمد1 است
قرآن دليلي است ، به گفتار سرمدي
اي فاطمه(س) تو نور هدايت شدي به خلق
چون نور حق ،زِ مشرق يثرب2 بر آمدي
يك گوهري شدي ،زِ صدف خانه رسول
زآن بحر پُـر صدف ،زِ گوهر بهتر آمدي
زن بوده اي ،وليكن از افكار بي دغل3
از صد هزار مرد دغلكار ، بهتر آمدي
مريم اگر زِ طفل خودش ، افتخار يافت
خود از حسين(ع) خود،تو زِ مريم سرآمدي
گفتن زِ حوض كوثر4 و آب بقاي آن
اي فاطمه (س) نكوتر از آن كوثر آمدي
روشن چنان چو زهره و زهراي اطهري5
از هـر ستاره اي ، به نظر خوشتر آمدي
اولاد آن رسول(ص) ،زِ تو آمدن پديد
بر آل آن رسول(ص)،تو خود مادر آمدي
اول كسي كه غمخور6، پيغمبري نبود
اي فاطمه (س) تو غمخور پيغمبر آمدي
نه سال همسري تو مي بود با علي(ع)
كي7 با علي(ع) به مثلش همسر آمدي
فرياد و صد فغان كه نبودم به خدمتت
آندم كه ضربه اي به تو از آن در8 آمدي
هيهات از آن دمي،كه زِ جور و جفاي خلق
رنجور و ناتوان ، به سوي بستر آمدي
وصف صفات پاك تو گفتم: بر اين اميد
شايد شفيع بر حسن، از داور9 آمدي
٭٭٭
1- هميشه - دايم 2- مدينه 3- مكر و حيله 4- حوضي در بهشت 5- پاكتر– پرهيز كردن از گناه 6- غم خوار 7- چه كسي 8- درب 9- خداوند
حسن مصطفایی دهنوی

بسیار عالی بود
استاد بزرگوار

عرض سلام و ادب خدمت نازنین دوست
جناب میناآباد عزیز
ارادتمندم گرامی.

هَل مِن ناصر یَنصُرُنی...؟
درود .

فوق العاده زیبا وموزون 🌷🌷
درود بر شما 🌺🌺

این نیز به زیبایی گل
درود استاد مینا آباد عزیز

سلام ....شعری آیینی و دینی.....درود بیکران...

پای در زنجیر و تاولهای زخم است و قفس
پایٍ دارم میبری و میزنی شلاق بر پیکر چرا ؟

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
احسنت زیبا و پر احساس موفق باشید استاد گرامی

درود بر شما

سلام و درود
اجرتان با ولایت
دستمریزاد

تقدیمی :
....
ما را در این زمانه شایسته نیست گریه
دستش بریده بادا هر کس کند خیانت
....
ولی اله بایبوردی

عرض سلام و ادب

درود بر شما بسیار زیبا و مستدل سروده اید زبانتان گویا و قلمتان پویا

موفق باشید

درود و احسنت جناب میناآباد عزیز

درود بر شما
بسیار زیباست

درود
بسیار زیبا

چون اکثرن نقابشو گرفتند متأسفانه ☹️
تسلیم شده واقعی کجاست

سلام
عالی زیباست

مهمان قلم تواناواندیشه نابتان بوده ایم
درودبی پایان
بر شما
شاعروادیب گرامی وعزیز

بسیار عالی

درود و عرض ارادت
ارجمند
لطف حق یارتان باد

سلام :
گرانقدر شاعر خوش سخن
علی معصومی عزیز
سپاس که به مهر میخوانید .------------

سلام وعرض ادب
بسیارزیبابودلذت بردم
پایدارباشید

سلام
عرض ادب بانو سلمانی عزیز
با سپاس . -------------------------------