نمایش مرگ آور

. درودی پاک و مهر افروز .
. از حضور محبت آمیزتان در صفحه کوچکم بسیار
. خرسندم . سعی می کنم از شما بیاموزم
. قلب تان سرشار مهر و دوستی

. با درودی صمیمانه .
. عزیز گرانقدر به لطف می خوانید . و به تشویق می نوازی
. و به مهر کوچکی را امیدوار می کنید . روزگارتان شاد
. و خرم باد

. با بهترین درودهایم .
. حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
. دام تزویر نکن چون دگران قران را
. (( دلش تسلیم شیطان رجیم و
. زبانش غرق قران مجید است ))
. هر بار با خوانش سروده ای از استاد بزرگوارم . بر بال
. اندیشه سوار و به کاخ عنصری میروم !! و کنیزکان بی
. شمار !! مدح سلطان می گفت و بزرگان درباری و کیسه های
. اشرفی !!! و حکیم توس با مال پدر که دیگر کفگیرش به
. ته دیگ خورده بود . از ایران و برای ایرانیان آنچنان
. میسرود که از باد و باران نیابد گزند . اینک هزار سال می
. گذرد و تندیس های زیبایی از اَبر مرد توس و جهان در
. میادین اکثر کشورها با افتخار و اقتدار نشسته است .
. و من مکتب رفته از عنصری هیچ میدانم !!!!! شاعر
. مردمی بودن ، دردها را فریاد کردن و زبان زمان خود
. بودن و از مردم نوشتن . شهامت می خواهد . و اصالتی
. که تا خورشید می دمد شاعر زنده و جاوید می ماند
. استاد گرامی فراموش نشدنی هستید

. درودهایم را پذیرا باش .
. آنگاه که عزیزان با نگاه مهربان خود مرا می خوانند
. پُر می شوم از بهانه های شورانگیز که باز هم بنویسم
. گر چه قلمم نارسا و زبانم قاصر .
. محبت تان را قدر میدانم

. با بهترین درودهایم .
. و چقدر خوشحال و خرسند خواهم شد که به تکرار
. آنچه که مرتکب شده ام می نگرم !!
. ایراندُخت گرامی . کوچک نوازی کرده اید
. و به مهر مرا خوانده اید
. آرزوهایتان دست یافتنی باد . .

. با درودی صمیمانه .
. بهارم را در آرزوهای پوشالی گم کردم !! و سهمم از زندگی
. این دوران شد . این سرزمین و این خیابان هاش و این
. هم آسمان آبی اش . . اما .
. ممنون استاد گرامی که مرا می خوانید . .

. درودی پاک و مهر افروز .
. چه سخت و غمگین است این چنین سوغات و یادی
. گویی زمین دهان گشاده و خاک مُرده بر شهر پاشیده . .
. از حضور محبت آمیزتان ممنون و متشکرم

. با بهترین درودهایم .
. استاد گرامی آنگاه که خود شاهدی و دردمندانه میسرایی
. مرا چه به گفتار ؟؟!! باور نمی کنی درد تازینه ام را
. که هنوز فریاد می کنند
. ممنون که هستید و آرامی و نشاط آرمغاتان