سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        رباعی

        شعری از

        اصغراروجی(غریب)

        از دفتر غزلیات نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۷ مهر ۱۳۹۱ ۲۳:۰۳ شماره ثبت ۷۹۷۸
          بازدید : ۱۱۰۶   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

           باعطرادان که سینه ها جوشیدند

           بربام دلم ستاره ها تابیدند

           چشمان غم الوده ام هنگام قنوت

           ازپنجره دعا خدارادیدند

         

         

           درآتش دوریت عجب شعله ورم

           چون شام سیاهست سراسرسحرم

           من ماندم وخاطرات سبز با تو

           درخانه خودغریبم ودربه درم

         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        مسحورِ چشمِ مستِ تو را شرابِ لعلِ لبت مگر دوا بکند
        آذر دخت

        روزگاریست که در میخانه خدمت میکنم ااا در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
        سیده نسترن طالب زاده

        د ساربانا بار بگشا ز اشتران ااا شهر تبریزست و کوی دلستان ااا درودی دگربار سرکارخانم دکتر حسین زاده شهدخت ادب و عرفان و تعالی ااا اشعلری برگزیده از دیوان استاد بهار بود تقدیم حضور یازان و دوستات ااا دور است از ادب کمترین ااا طعنه و ایذا در محضر سروران عالی قدر ااا ژرف بود ابیات در نگاهم همین ااا با مهر بی مر
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        من متعجبم سلام بانو دکتر طالب زاده نمی دانم سلام و احوال پرستی تان بامن کجا و شعر طعنه دار زهرآگینِ فرومایه خواندن دوستان من یا من کجا ااا خب کدام یک را باور کنم ممنونم از فیض نصایح ملوکانه ی شما بانو واقعا نواختی مان آه و بدرود
        سیده نسترن طالب زاده

        ر مگیر از فرومایگان دوستان اااا که حنظل نکارند در بوستان اااا که ذات نکو آید از خانمان ااا چنان آب نیکو که از اسمان اااا درودتان بانوی معززنیمه شب بهارانه نیکوو بکام

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2