یک گلدان گل
یک شاخه گلی را که ندیدم مثل او را هرگز،
به نشانی از خدای ماندگارِ پرحس
یک شاخه گل محمدی ،
به نشانی از رسول احدی
یک شاخه گل نرگس ،
به نشانی ازهمینکه یأس نیست هرگز
یک شاخه گل یاس ،
به نشانی از تفاخرِ بزرگی چون عباس
یک شاخه گل داوودی ،
به نشانِ کل اصوات خوش لاهوتی
یک شاخه گل مریم ،
به نشانِ پاکیِ دردم
۱۴ شاخه گل رنگارنگ ،
به نشانی ازتمامِ بی گناهی ها ،
همه پُرطراوت و خوشبو، خیلی خوشرنگ
یک شاخه گل لاله ،
به نشانی ازهمه خوبی ،
به نشانی از شهادت های هرساله
دریک گلدانِ قشنگ بلور من جمع آوردم
درواقع، چهارفصل قشنگ پاک خدایم را،
یکجا آوردم
روی میزِ دل ، در اتاقی ظاهراً بی دل ،
ولی پردل
من نهادم ، زل زدم بر آن
روحم پرکشید از آن
هرکه اسوه هایی است در ذهنش ، افتخارکند بر آن
این دسته گل زیبا ، برایم افتخاریست آن
چشم و جسم وکوه روحم هردم، پُرلبخند میگردد از آن
من به آنهاست شاد و آرامم
چقدرمن دوستشان دارم
بهمن بیدقی98/9/28
بسیار زیبا و دلنشین بود
در وصف انتظار
یلدایتان مبارک