سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        گل سرخ

        شعری از

        جواد صارمی

        از دفتر شروع دوباره نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۸ شماره ثبت ۷۹۷۵۳
          بازدید : ۴۹۰   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر جواد صارمی
        آخرین اشعار ناب جواد صارمی

        خوش آمدی گل سرخم به باغ بی ثمرم 
        رسیده ای که ببینی چه آمده به سرم
        شبیه جمعه ی پاییزی ام که بارانی ست
        غروب غم زده ای، بی عبور رهگذرم
        تو ای رفیق تبرهای تیز تشنه به خون
        من از  تبارِ  درختانِ  زخمی از  تبرم
        خوش آمدی  بنشین  چای گریه دم بکنم
        ببخش اگر که نشسته غمت ب شعرِ ترم
        شکوه اوجِ  دلم  را شکسته  سنگ دلت
        من آن پرنده ی مست شکسته بال و پرم
        هنوز جای نبودت درون گلدان هست
        به یاد عطر حضورت، درآمده پدرم
        #جواد‌_صارمی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۱۲
        زیبا و دلنشین بود خندانک خندانک
        محمد خسروبیگی
        پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۸:۴۰
        درود جناب صارمی
        غزل بسیار دلکشی از شما خواندم
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۵:۳۹
        خندانک خندانک
        پاینده و برقرار باشی
        درود
        شاعر گرامی
        خندانک خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۴:۰۲
        سلام و دورد استاد بزرگوارم
        تقدیم برای یلدا


        فرهاد

        اى دريغا كز زمان تنها به ما فردا رسيد
        كو رسيد اما چه سودى زو شب يلدا رسيد

        با تو هر دم يار ديرين واژه ‏ام منظور بود
        بى تو اى محبوب خوبان جمله بى‏ معنا رسيد

        جان و دل ار سوخت از سوداى افيون بود و چشم
        چون نظر افكند و نوميد عاقبت اينجا رسيد

        يا رب اين غوغاى بر جا مانده از تقويم چيست؟
        كين زمان در پاى گلها سايه‏ ى يغما رسيد

        دل چه خوش بود از سبويى از مى پيمانه‏ اى
        سنگ جهلى چون شكست پيمانه را صهبا رسيد

        بس كه بر دل وعده‏ ى امروز و فردا داده ‏ام
        دل بهر گل مى‏ رسد گويد كه آن رعنا رسيد

        خار دوران را به چشمم گر نهادند جاهلان
        دم فرو بستم به عزلت گفتم از دانا رسيد

        جام پاكى را به سر كش باصر از لطف خداى
        اين بود پيمان او كو از لب زيبا رسيد

        باقر رمزی باصر
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2