سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر حامد(شاعر بدخط)
آخرین اشعار ناب حامد(شاعر بدخط)
|
حواست نیست
این روزها چه ساده می میرم
چه ساده جان میدهم
برای تو
برای معماری دل انگیز اندام تنت
برای تک تک خطوط لبخندت
برای چشمک ها و چشمخند های چشمانت
حتی برای اسمت
همان 5 حرف جادویی
که به اتفاق هم
نفسم را میگیرند
نه
تو اینها را نمیدانی
نه باید هم بدانی
آخر
تو معشوق منی
فقط دلبری کردن میدانی
عشوه گری
نازبازی
طنازی بلدی
این جان دادن ها
اینگونه مردن ها
برایت معنایی ندارد
نه
دلبر دلنواز من
تو اصلا حواست نیست
همه شهر فهمیدند
همه میدانند
که من
برای عشق تو جان میدهم
حتی زنک پیر همسایه بو برده است
قصاب محل
رفتگر پیر و بدعنق
حالم را درک میکنند
روحانی بزرگ شهر
پسرک روزنامه فروش هم
فهمیدند
اما
ای مردم شهر
تمام درد من این است
همه عشقم را فهمیدند
غیر از آن ابلهی که باید بداند
نه
او نمیداند
نه
او اصلا حواسش نیست...
ستایشگر معروف
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.