جمعه ۲ آذر
تظاهر شعری از مصطفی رضائی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸ ۲۰:۱۳ شماره ثبت ۷۸۲۳۸
بازدید : ۶۳۰ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب مصطفی رضائی
|
دلم شکسته شد از این همه نفاق و ریا
خدای من تو کجایی، بیا، بیا و بیا
به هر که روی نمودم، جمال او " احمد"
ولی چو نیک بدیدم، دلش چو سنگ سیاه
به روی خود به تظاهر چو آفتاب صباح
درون همه آتش، شرر و حقد و گناه
کنار گیرد و آغوش بر کشد که بیا
دو دست زیر قبا دشنه ای برای تباه
زبانشان همه شیرین، لبان شکوفاخند
روایتش ز علی و حکایت از. بودا
چنان به حذف حقیقت اراده شان جاری
محمد و همه اولاد، حق کنند برپا
به روز های محرم، سیاهپوش حسین
برای کشتن ایشان، چنان عبیدلله
رضا رضا و علی گو و یا حسین حسین
ولی به محضر مامون کمر کند دولا
تمام کن سخنت مصطفا تو میدانی
فقط ز بهر منافق کنون دهند بها
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود