جمعه ۲ آذر
زلال عشق شعری از مصطفی رضائی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۰ ۰۷:۳۱ شماره ثبت ۹۷۵۵۰
بازدید : ۲۳۶ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب مصطفی رضائی
|
صبح آمد و بلند شدم من ز رخت خواب
از چشمه ی بهار بیارم دو سطل آب
جنگل ز نم نم کم باران چنان بهشت
بلبل به شاخسار درختان به شور وتاب
از کوی یار نسیمی به جان من
میخورد و از هوا به سرم جام آفتاب
جنگل پر از شکوفه و دنیا چنان لطیف
زیبا به چشم و جان دل من نه از سراب
گفتم به دل که اینهمه زیبایی از خداست
کو دیده ای که نیک ببیند شود شباب
سر برده ام به دامن یزدان، که ای خدا
بر ما ببخش و روی ز ما بندگان متاب
دستم بگیر تا که دلم همچو آسمان
آبی شود و رنگ بگیرد ز عشق ناب
گر مصطفی گرفت طریقی به غیر تو
پنهان کند، که محرم دل نیست شیخ و شاب
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
نکته ای که در مورد غزلتان خواستم بگویم اینکه
در سبک های مختلف ادبی برای اشعار سنتی به کار بردن کلماتی مانند رختخواب و سطل آب درست نبوده و سبک شعر را بر هم میزند.
همانند آنکه در اشعار مدرن و پسا مدرن و آوانگارد به کار بردن کلمات سنتی توصیه نمیشود و تلفیق این کلمات در یک سبک از ظرافت و زیبایی شعر شما میکاهد.
و در برخی مصاریع شما شکست وزنی مشهود بوده و به لحاظ عروضی درست نمیباشد
در مقوله نقد معنایی هم جفت و جور کردن مصاریع کمی دقت بیشتری می طلبد تا شعر را به سر منزل مقصود برسانید
زبان شعرتان الکن است و گویا نیست و به کار بردن کلمات عربی در شعر فارسی چندان توصیه نمیشود
ایام عزت مستدام