سه شنبه ۲۳ بهمن
|
دفاتر شعر ابراهیم حاج محمدی
آخرین اشعار ناب ابراهیم حاج محمدی
|
شد آنچنان که ناگهانم جان پر از تو
این کوچه را می خواستم عریان پر از تو
من خلوتم را مثل یک آیینه باری
سرشار می خواهم همین الان پر از تو
در بی خیالی های سوت و کور ساحل
چون موج ها باید دهم جولان، پر از تو
ای از همه دلواپسی های من آگاه
کی می شود یابم سر و سامان پر از تو
هر روز و هر شب من یقین دارم جز این نیست
خورشید و ماه اند اینچنین تابان پر از تو
تا نقش می بندد تبسّم بر لبانت
قلبم گلستانی است بزم افشان پر از تو
یک روز خواهی دید با چشمان خود من
پرواز خواهم کرد در بوران پر از تو
بی هیچ تردیدی بخواهی یا نخواهی
روزی غزل هایم شود دیوان پر از تو
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس حضرت دوست جناب استکی عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلي ناب و زيبا بود