این شب ها ، روز ها
همه این ساعات عمر با همه کم و کاستی ها
شاید به خوشی و دلخوشی
گهگاهی غم و
اندوه و ناراحتی
چه بی رحمانه می تازند و
می روند
خیلی خب
همه می دانند ، بعد از تولد و بزرگ شدن
جوانی و گشت و گذار ها
شور و عشق و امید و همه
بهار عمر
می رود این لحظه ها به سرعت برق و باد
ما بزرگ می شویم هر روز
یاد می گیریم و درس پس می دهیم
و می خندیم
گاهی اشک و اندوه
اما باز هم می گذرد خیلی زود
به خودمان می آییم ، راه های زیادی را که
همه رفتند
می رویم
در دل دامن کوه فریاد می زنم
دنیا کمی معطل کن
بگذار
لمس کنیم و حتی دست بکشیم روی روزها
نگه داریم آن ها را
بایستید ساعت های سخت
چه بی رحمانه می تازند و می روند
من و شاید تو
می کوشیم تا دریای
تجربه را لمس کنیم ، دنیا را بگردیم
و برگردیم سر جای خویش
نقش بازی کنیم
اما
روزها می گذرند
گذشته ها گاهی تکرار می شوند
و آینده
در نگاهمان
می رقصد تا که فکر کنیم این چنین می شود
لکن
همه برعکس می شود
این شب ها، روزها
همه این ساعات عمر با
همه کم و کاستی ها
که نمی رسیم و نمی شود
گاهی
سرزده می شود
اندکی دیر
خاصیت دنیاست
ای هم وطن ، ای زمانه
آی آدم های دوروبرم و
شاید دور
دنیا همین ست
قصه ای که شروع می شود
و در میان راه ناگه خاطره ای
به سر می شود...
چون در خواست نقد شعرتان را دارید و هیچ یک از دوستان راهنمایی نکردند نکاتی عرض می کنم شاید مورد استفاده دیگران هم باشد
گفته می شود شعر نیمایی دارای وزن عروضی و قافیه است از نظر نیما شعر بی وزن مثل آدم بدون استخوان بندیست و قافیه زنگ مطلب است و ضروری لذا رعایت وزن و قافیه از ضروریات شعر نیمایی است.
همچنین داشتن جوهر شعر که همان احساس و عاطفه و تخیل است لازم است و سطر بندیهای بهتر،که متاسفانه در این شعر کم است خواندن اشعار نیما و اخوان باعث میشه شاعر با شعر نیمایی بیشتر آشنا شود .
موفق باشید