شنبه ۱ دی
مهربانی شعری از بهروز فرجی
از دفتر صدای سخن عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ تير ۱۳۹۸ ۲۳:۱۷ شماره ثبت ۷۵۳۶۶
بازدید : ۳۰۰ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب بهروز فرجی
|
گه ز خود می پرسم
مهربانی خوب است ؟
یا که باید بد بود ؟
پس چرا هر که بد است
تا که نیکی بکند
همه دلخوش گردند
لیک کار خوبان ، چو هزاران گردد
بی تفاوت ز کنارش گذرند
دانم اینک که چرا
بی کس و تنها و غریب است خدا
جمله درگیرِ نقاب و نقش اند
همه با باد به هر سو چه روان می رقصند
نکند آنکه به او مهر کنم
در دلش ساده مرا انگارد
تا به کی در سینه
جنگ خونین دل و عقل به پا می باشد
عقل گوید که چنان خلق بکوش
دل گوید که تو خوبی و مِی عشق بنوش
مهربانی خوب است ؟ یا که باید بد بود؟
هرکجا در طلب مهر مرا می خوانند
تا که جویند مرا می رانند
دانم اینک ای دوست
چاره ی کار این است
که نباید خندید
دل نباید سوزاند
دست باید ز پریشانی شست
گوشه ای بنشینم
بدهم کاسه ی مهر
به کسانی که به آن تشنه ترند
نشناسم او را
نه به من بد کند او
نه به او چشم امیدی دارم
مهربان می مانم
دستِ کم ترکه ی بی مهری او
نزند بر دل و جانم نقشی
چون خدا خواهم بود
گوشه ای بنشینم
به تماشای جفای مردم .
|
نقدها و نظرات
|
سپاسگزار مهر و حسن نظرتان هستم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود