عشق من
بی تو دلم غمگین است
بی تو سرد است ره خانه من
بی تو خورشید شفق خونین است
بی تو فریاد و هزاران فریاد
که بهار و گل و بلبل همه رفتند چو باد
بی تو آهنگ دلم سخت شکست
در دل کوه چو داد فرهاد
در پس سینه طوفان زده ام
غرش رعد و بیابانی سرد
نه امیدی نه نویدی نه سرودی
معبد قلب من از دوری تو
چو شب خزانه دیده دشت
بی تو خالی شد از هر نوری
با دل بی کس و غم دیده ی خود
گفته ام باز تو خواهی آمد
چشم من باز به دیدار
تو خواهد که شود
روشن از چهره مهتابی تو
لب من باز بخواهد بوسه
سایه های نگه و
بوی گل آسایی تو
باز خواهم چو درازی شب
آغاز کنم
قصه های دل بی تاب خودم
آتش و آه دل سینه من
سوخت چرا
چون که گلذار چنین خشگیدند
از گل روی تو حتی خبری نیست مرا
سالها دفتر آن خاطر ها
مونس این جانم شد
خاطراتی که مرا برده به باغ
به همان باغ که من بودم و تو
عشق من کاش که بر میگشتی
عشق من کاش که میدیدم
غنچه های لب آن گونه گل فام ترا
پاکی عشق تو خنده زیبای ترا
بازم ای کاش که می بوئیدم
لاله چشم ترا
گونه مهسای ترا
به گذر گاه تو با بوسه خود
گرمی عشق بتو میدادم
عشق من کاش تو بر میگشتی
تا که چشمان تمنا گر من
با نگاه تو تلاقی می کرد
عشق من کاش تو بر می گشتی
عشق من کاش تو بر می گشتی
#منوچهر بیدل
خوش آهنگ و زیبا بود