سه شنبه ۲۳ بهمن
|
دفاتر شعر ابراهیم حاج محمدی
آخرین اشعار ناب ابراهیم حاج محمدی
|
گر چه دارد همیشه هر کس نیاز مبرم بسی به باران
در این دیار اعتنا ندارد، کسی به قدر خسی به باران
عطش نیازرده است اگر کم کویر ما را چه جای حیرت
که مبتلا بوده ایم از اول به درد بی وارسی به باران
دلی کویری نمی گدازد که آهت از سینه بر نخیزد
عطش اگر شعله ور نباشد چگونه آیا رسی به باران؟
چرا فروغی به چشممان حُسن ناب رنگین کمان ندارد؟
نمی شود از چه رو خدایا نگاهمان اطلسی به باران؟
به رعد و برقی کسی چرا جُم نمی خورد مثل موج دریا
چرا امیدی به خرّمی در دلش ندارد کسی به باران؟
زلال آئینه ای مکدّر نمی شود در حریم هستی
در افتد از پا بلا بدور از شما اگر کرکسی به باران
دسیسه چیدند اگر که رخت از دیار ما بر ببندد ابری
زمُختی طبع بد سگالان نیابد الّا گسی به باران
به ژاله شاید دلی طمانینه بازد امّا روا نباشد
بگیرد از فرط شوق رُستن جوانه دلواپسی به باران
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و پر معنی بود