دو بیتی شهادت حضرت علی و شب های قدر

دو بیتی لیالی قدر 
شهادت حضرت علی علیه السلام
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
بیچاره کسی که رمضان توبه ندارد
بیچاره تر آنی که ز جان توبه ندارد
با بستن این سفره و با آمدن عید
بر رحمت حق او به زبان توبه ندارد
--------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
ملک و ملک ،فلک و فلک ذکر لبش یا علیست
شمس و قمر ،نور بصر هر نظرش یا علیست
عرش به فرش،حور و پری نغمۂ مولا زنند
کون و مکان،ورد زبان از کرمش یا علیست
----------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
گوش کن می گویمت بی پیش و پس
نکته ای در ذهن تاریخ است بس
فاتح خیبر ،شفیع حشر ،مولای جهان
نیست مظلومی به مظلومیت او هیچ کس
----------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
شاهکار خلقت امشب غرق خون گردیده است
اعتبار خلقت امشب غرق خون گردیده است
فرق مولا شد دو تا ،فزت و رب الکعبه گفت
افتخار خلقت امشب غرق خون گردیده است
-------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
فرق خونین تو دیدن بهر دختر سخت بود
جسم بابا توی بستر جای منبر سخت بود
کاش می مردم نمی دیدم تو را خونین جبین
ترک دیدار تو بابا ،جان مادر سخت بود
------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
از مدح علی پلی زدم تا عرصات
آ مد ز ملک هزار و اندی حسنات
جبریل ندا زد به همه جن و مَلَک
الله ،محمد و علی را صلوات
---------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
چون علی مرحم زخم دل طفلان بشویم
نیمه شب ها ازخوف خداوندگریان بشویم
دست گیر همه ی خلق یتیم و مسکین
تا همان مؤمن محبوب به قرآن بشویم
----------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
شاهکار خلقت امشب می شود فرقش دو تا
ذکر   لب های  همه مولا  علی  مرتضی
می شود محراب مسجد مقتل شیر حنین
کودکان چشم انتظارند تا رسد شیر خدا
------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
چون ضربه شمشیر شکست فرق علی را
محراب بشد مقتل و ذکر لب مولا
گفت فزت و رب الکعبه را حضرت حیدر
انگار خدا داد همه حاجت آ قا
---------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
اشک من بارید و بستر خاک شد
جسم پاک تو پدر بر پهنه افلاک شد
دیده ام بارانی و دل غرق خون
از غمت بابا ببین  صد چاک شد
--------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
امشب که به جنت بنهد پا شه والا
آ ید پی دیدار گلش حضرت زهرا
مظلومه ای آید پی مظلوم به جنت
در عرش شود نور جمال تو هویدا
----------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
دیگر امشب سفره ایتام خرما را ندید
هیچ کس در کوفه دیگر روی مولا را ندید
آ نکه هر شب یاور و یار یتیمان بود رفت
دیده ی محراب و منبر هیچ آ قا را ندید
-----------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
امشب سر بی شام زمین بگذارید
آ تش به دل و جان حزین بگذارید
دیگر خبری نیست ز نان  و خرما
یک کاسه ی شیر مومنین بگذارید
-----------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
دست من و دامان تو ساقی کوثر
چشمان من گریان تو ساقی کوثر
من روضه خوانم در غم مظلومی تو
بنگر منم حیران تو ساقی کوثر
----------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی)