سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 14 بهمن 1403
    4 شعبان 1446
    • ولادت حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام، 26 هـ ق، روز جانباز
    Sunday 2 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است . نادر ابراهیمی

      يکشنبه ۱۴ بهمن

      هیچ

      شعری از

      فربد افشاری

      از دفتر شعرناب نوع شعر دوبیتی

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۰:۰۵ شماره ثبت ۷۳۲۶۶
        بازدید : ۵۰۵   |    نظرات : ۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر فربد افشاری

      کرده ام جیب خودم را پر ز هیچ ...
      جمع کنم من گهر ها را ز هیچ 
      توسنی کردم مرا عفو کنید 
      من هنوز اندر خم هیچم ز هیچ ...
       
      فربد افشاری            
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۳:۳۲
      درود بزرگوار
      دو تا بیت زیبا بود خندانک
      کبری یوسفی
      دوشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۰:۰۸
      سلام برشاعر بزرگوار
      درودتان بسیار زیبااااا سروده اید
      موفق باشیدودرپناه خدای مهربان
      غمت برباد خندانک خندانک خندانک
      همایون طهماسبی (شوکران)
      دوشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۴:۳۸
      درودتان
      زیبااااا
      خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      دوشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۷:۰۴
      خندانک خندانک خندانک
      ابراهیم هداوند
      دوشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۱۷:۳۴
      درود بر شما شاعر گرامی خندانک خندانک خندانک
      گاهی بیقراری، سرگردانی و یا سکون در یک وادی سالها بطول می انجامد اما در یک بیت زیبا خلاصه می شود. واژه ی "توسنی" در شعر شما مرا یاد قطعه ی زیبایی از شاعر پارسی سرای نیمه ی اول قرن چهارم هجری انداخت.
      رابعه کعب قزداری مشهور به رابعه بلخی:

      عشق او باز اَند آوردم به بند
      كوشش بسيار نامد سودمند 

      عشق دريايي كرانه ناپديد 
      كي توان كردن شنا، اي هوشمند ؟

      عشق را خواهي كه برپايان بري
      بس كه بپسنديد بايد ناپسند 

      زشت بايد ديد و انگاريد خوب 
      زهر بايد خورد و انگاريد قند 

      توسني كردم، ندانستم همي
      كز كشيدن تنگ تر گردد كمند 
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5