سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        تقدیم به امام علی نقی (ع)

        شعری از

        احمد رضائی پایدار

        از دفتر شقایق نرماندی نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ تير ۱۳۹۱ ۱۶:۰۷ شماره ثبت ۷۲۶۳
          بازدید : ۸۷۲   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رضائی پایدار

        این قدر از تو نگفتیم که دورررر
        شدیم دوررر
        باورت داشتیم در جمع 
        اما چقدر دورررررر


        دیگران گفتن البته چه گفتنی 
        ای کاش نمی گفتن 

        چنین گفتنی
         
        ای وای من که مدحت را نگفتم
        که دشمن گوید ذمت را

        ما که بسیار گفته ایم از آل شما 
        همچنان بی شما زیسته ایم


        از علی (ع)گفته ایم 
        اما 
        علی وار 
        نه زیسته ایم
         
        عدالت را شنیده ایم 
        بکار بسته ایم
        ما که دریادش سینها چاک کنیم
        قدری به طریقه زندگیش فکر کنیم
        از بغض های گلو در مال بیت المال


        از صورت آتش گرفته در تنور
        از ترس خدا

        ما که بسیار از علی گفته ایم 

        علی وار نه ز یسته ایم 

        از تو چه گویم 

        که هیچ نگفته ایم 

        ای کاش باور کنیم عدالت را 
        ای کاش باور کنیم ولایت را
        ما فاطمیه را اجر می نهیم
        فاطمی نیستیم
        یارو یاور مولا نیستیم
        ما بهر مولا سینه وسر نمی دهیم 
        بازوانه شکسته را شنیده ایم 
        اما دستی به صدق بهر مولا نبسته ایم
         
        ای کاش فاطمی می بودیم 
        ای کاش با ولایت می بودیم 
         
        ما یاد حسن را در دل داریم
        اما کرمت و رحمت حسن را در دل داریم
        ما گریه کرده ایم 
        از زهر جفا 
        بس چرا صدای مضلل مومنین نشنیده ایم 
        ای کاش حسنی می بودیم 
        ای کاش با ولایت می بودیم
         
        از حسین بسیار بسیار گفته ایم 
        اما جز گریه و زاری چیزی ندیده ایم
         
         
        حسینی که مرجع تمام آزادی هاست 
        در بند اشکهای ماست 
        هنوز صدای هل من ناصر ا ینصرونی بگوش می رسد 
         
        اما که ما گوشی برای شنیدن نداریم
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0