سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      چون روزهای نیامده ی آزاد

      شعری از

      سیده نسترن طالب زاده

      از دفتر رودخانه های برفی( کلاسیک) نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۷ ۲۱:۰۵ شماره ثبت ۷۱۹۶۷
        بازدید : ۵۳۵   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه



      شهتار گیسوان غلیظ خاک، در دستهای مرتعش مهتاب
      آرامش گسیخته در آغوش، گلهای شور ریخته در دامن
      پرخاش تاکهای طلایی بود، در بوسه های تلخ تماشایی
      پر میگشود واژه ی عصیانگر، در شط اشتیاق نگاه من

      پیچانده بر ترنج پریشانی، لمس سکوتواره ی عریانی
      با من سخن نگفته ز رویاها، تا انتهای سرد شب تاری
      اندامهای غم زده ام ، برفی، گم میکند شمایل فردارا
      در  سینه ام شروع جهان نو، تا احتراق پرنده ی غمباری

      قلبم عقیق گداخته ی خونین، رنگ قنوت مراتع بیدار
      پر کرده مشتهای نحیفم را، نام گس مردد دشتی دور
      بر بالهای بلوطی بی آوا، روح بلند مزرعه ای خاموش
      باران پر از حکایت تفسیر رزهای در مکاشفه ی مخمور

      در ماهریز برکه ی محزون صدها غزل، غزاله ی صوفیوش
      در نبض بیدریغ بهار محض، با پامچال، شکسته یخ تالاب
      عطر بنفش مهیج سنبلها، آویخته بر لوای سپیدین رود
       میریزد از سکوت غم انگیز شبها بر  آستان جهانم خواب

      در لنف هر ستاره ، غمی پیدا، تا سوگ بیزمان زمین انگیز
      میریزد آسمان شعف اور عطر روان به شانه ی طوفانی
      می افکند شهاب گسی ناگاه، در هر تپش، شکایت شبگیری
      بر آرزوی عطف پگاه نو، مشرق فشانده شراره ی پنهانی

      چون ریسه ی سکوت تن گلسنگ، بر تاختهای حمایل شوراوا
      چون گیسوان گداخته ی خورشید، بر لفظ سرد درخت بید
      با شحنه های گماشته بر چشمم، بر جام غمگساری حیرانی
      در رقص  شعله کش مکتوب، در لحظه های یخزده ی  تردید


       من ذبح میشوم و غرقم در حجله ی مناعت عرفانها
      من غرق میشوم و شورم، بی ناخدای در دل دریاهاست
      تو شعر میشوی و سازیست، آغاز موجهای خیال آمیز
      چون موج میزنی و زهدی  در زردی روایت فرداهاست


      من انزوای نجابت دیرینم، تا دشنه  بر گلوی عدم دارم
      تو  می ایستی  و آتشها، در رامش شکوه گل یخ باد
      در راز روشنای معلق ریخت، آواز پرشکیب بهشتی دور
      من می نشینم و تکرارم، چون روزهای نیامده ی آزاد


      ...


      زمستان 97
      سیده نسترن طالب زاده
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2