« راه عجيب »
اي كه ما را به جهان، اهل تو را تربیت است
ز اثـر تربيت توست ، كه مرا تربيت است
تربيت را نه حدودس و نگوين كه بس است
تربيت لازم مردس ، وِرا1 تا نفس است
نه چنين است كه هر تربيتي ، تربيت است
تربيت را اثري باشد و غير از هوس است
تربيت معنويت دارد و فرياد رس است
آن زماني كه بشر ، غرق هوا و هوس است
تربيت مايه ي هر كار نكوي بشر است
به ره تربيت ، از اول عمرش بشـر است
شاهباز است كه پرواز فضا دسترس است
هركجا فضله و سرگين2 بُوَد آنجا مگس است
روح با شوق و شعف3 باعث هر تربيت است
روح بي عشق،همانا که خودش کم تربیت است
آدمي چون بچه باشد ، پي ها و هوس است
پيش از آن در دل مادر،كه به خُبث وخَبث است
منشأ نطفه ي آن ، از دَم باد هوس است
در دل مادرش از خونس و خون هم نجس است
پاكي آنجا نَبُوَد ، مركز خُبث وخَبث4 است
آنچنان منزل تاريك ، بتر5 از قفس است
اينچنين راه عجيبي ،كه بشر رهگذر است
اين چه راهي است،كه بنيادكند آنچه كس است
اينكه بيرون زِ توانايي و فكر بشر است
كي توان گفت: از اين مردم كوته نظر است
نه همين راه كه آئيم، در اينجا به سر است
بازم اين راه بُوَد ، مي رويم از آن خبر است
آنكه بايد برويم ، صد خطرم در نظر است
آن رهي را كه از آن آمده ايم، ني خبر است
زير خاكت بـنهند ، خاك زمين پُـر خطر است
بازم اين خاك،گِل دست كدام كوزه گر است
سرو آزاد و سر افراز ،كه نازت بـسر است
ميوه ي سبز درختس، كه مقدم زِ سر است
سرو آزاد منش، سركشي ات پُـر خطر است
بهر هر سوختنـس ،شاخ كه بي بار و بر است
نِـي نيزار كه سبز است ،چو آن نيشكر است
نام نِـي، ني بُد و اما هنرش در شكر است
پُر بگفتن كه بگفتند ،به قرآن چه خوش است
اندراين خانه كس اَرهست،كه يك حرف بس است
اي حسن صحبت نيكان ، اثـر تربيت است
اثراتش همه جا مي بُوَد ، اين از تو بس است
٭٭٭
1- او را 2- بازمانده روده و معده حيوانات 3- خرسندي و شادماني 4- ناپاكي و پليدي 5- بدتر