غزل دو آتشه

سلام و درود بر شما
مهربان بانوی واژه ها

سپاس

درود شعله نازنین

سپاس

درود بر شما

بانوی زیبانگر زیبا اندیش

پاینده باشید

ممنون از شما عزیز نازنین
شعله پر شور و احساس شعر ناب
در محضر شما بزرگواران تلمذ می کنم

در سایه الطاف خدای مهربانیها

درود بر شما
جناب طهماسبی بزرگوار

سپاس از مهرتان

درود جناب شاسی بزرگوار

سپاسگزارم

درود جناب نوری بزرگوار

سپاسگزارم

سلام و درود بر شما شاعر خوش خلقِ خوش سیما ی شعر ناب
وجود شما بزرگوار با این اندیشه و بیان مثبت باعث رونق و زیبایی این بزم و از مصادیق شاعرانگی شما ست

خداوند حافظ شما و مهربانی اتان باشد

سلام و درود بر شما

سپاسگزار مهرتان هستم

سلام و درود بی پایان بر شما
استاد گرامی جناب اسفندیاری

سپاسگزار مهرتان هستم

سلام خدمت شما استاد بزرگوار
سپاس از توجه و وقتی که صرف نمودید :

مشو >>> نشو : این تبدیل انجام شد که طبیعتا لطمه ای هم به معنا وارد نمیکند
منظور از " دو جام " در مصرع دوم صرفا همان دو جامی است که از به هم خوردن آنها رفاقت یا ارتباط زیبایی شکل می گیرد و ارتباطی به " چشم " ندارد.
شاید کبوتری است نشسته است روی بام : کبوتر کنایه از شاعر نوپایی است که از سر تفنن یا کنجکاوی سری به محفلی زده که ممکن است با یک حرکت نابجای ما برای همیشه پر بکشد و شاید برعکس با رفتار بجا و متعادل ما باز به این بام سری بزند و حتی آینده روشنی بیابد .
در باره آمدن دو فعل "است" صحبت شما بزرگوار کاملا بجاست ولی از آنجا که این دو " است " در نوشتار یکسان ولی در لفظ و بیان کاملا متفاوت هستند اتفاق پیش آمده ، خیلی ناگوار نبوده وقابل تحمل است و قطعا در اسرع وقت رفع خواهد شد .
شعر، فی البداهه گفته شده و سعی بر این بوده که مغز فدای پوسته نشود و به همین خاطر در ابتدا شعر این مصرع آمده:
شاید به جرم نظم پیامی بهم خورد.
و خلاصه کلام اینکه :
به نظر من :
شعرِ خوب گفتن ، فراتر از خوب شعر گفتن است ( مغز شعر نسبت به پوسته آن در اولویت است )
و شاعر خوب بودن چیزی فراتر از شعر خوب گفتن است
به این معنا که شعر خوب گفتن شرط لازم برای یک شاعر خوب بودن است ولی کافی نیست ( مغز شاعر ، اندیشه و ظرفیت های فکری او اولویتش حتی از مغز شعر هم بیشتر است ) و شاعر خوب بودن شرایط زیادی دارد که :" در این مقال نمی گنجد "

در پناه الطاف خدای مهربانیها

من شدیدا با این حرفتان موافق هستم :
"شعرِ خوب گفتن ، فراتر از خوب شعر گفتن است ( مغز شعر نسبت به پوسته آن در اولویت است )
و شاعر خوب بودن چیزی فراتر از شعر خوب گفتن است"

حتی در اشعار حافظ هم می شود چنین ایراداتی گرفت که به قول استاد دانشگاهمان چون حافظ گفته است درست است و استاندارد است و بحث هم ندارد اما اگر کس دیگری این کار را بکند _به شوخی _ خبط نموده است

به نظر من به وضوح تکرار آگاهانه بود نه یک اشتباه که وزن و آهنگ بیت را هم زیبا تر می کند

با سپاس

درود بر شما بانوی زیبا نگر شعر ناب

سپاس از نگاه سراسر مهرتان

سلام و درود بر شما

سپاسگزارم

سلام و درود برشما

سپاسگزارم

سپاس بانو

سلام و درود بر شما
مهربان استاد شعر ناب

از اظهار لطف و محبت شما سپاسگزارم

مهرتان پایدار

سپاس از مهرتان

سپاس از مهرتان

سپاس از مهرتان

سپاس از مهرتان

سپاس از مهرتان

سپاس از مهرتان



اشعارتان را خواندم لطیف و دلنشین اند

موفق باشید

سپاس از مهرتان

سپاس از مهرتان