سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        روباه ناقلا

        شعری از

        عظیم شفاعت

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲ آذر ۱۳۹۷ ۰۲:۲۹ شماره ثبت ۶۹۱۶۷
          بازدید : ۳۲۳   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عظیم شفاعت

        آمَدش روباهِ دُزدِ ناقُلا
        در رَه مرغان که گیرد جوجه را 
        مُرغَک دانا چو روبَه را بدید 
        بالِ خود بُگشود و دَر راهش پَرید 
        جوجه را در زیر پرهایش نمود 
        تا که پنهان سازَد او را هَر چه زود 
        آنچنان روباه پیرِ ناقُلا 
        شُد به ترفندی که گیرَد جوجه را 
        با زَبانِ چَرب گفتا بچه جان 
        گندم آوردم برایت این زَمان 
        مرغَک دانا چو این حیلت شنید 
        از برای جوجه چون قلبش تپید 
        لب گشود از بهر فرزندش چنان 
        گفت روبُه را نباشد آب و نان 
        جوجه نادان و بی مشعر بگفت 
        گُفته های مادرش را حرف مُفت 
        گُفت مَنعم میکُنی دیگَر چرا 
        او مَرا یار است و دُشمَن نِی مَرا 
        مرغَکِ دانا بِگُفتَش ای لَعین 
        کی شَوَدروبَه به مُرغان هَمنشین 
        گُفت این روبَه تو را گولَت زَند
        گَر که گیرَد آنچنان پوسَت کَند 
        لُقمه ای گَردی تو ای نادان بدان 
        تا جِگَرگاهَت بسوزَد هَم زَمان 
        روبَه دانا از آن گُفت و شُنود 
        هَمچو گُل بِشگُفت و لَبهایَش گُشود 
        بارِ دیگَر شُد به حیلَت آشنا 
        جوجه را گُفتا کُنون نَزدَم بیا 
        مَن تو را چون جان پَرَستاری کُنَم 
        تا رفاقَت را کُنون جاری کُنَم 
        بار دیگَر مرغُکِ دانا بگُفت 
        روبُهَک دارَد به لب گُفتارِ مُفت 
        روبَهَک گولَت زَند ای بچه جان 
        زانکه روبَه را نَباشَد آب و نان 
        روبَهَک گُفتا کُنون ای نازنین 
        گندم آوردم گُذارَم بَر زَمین 
        جوجه گفتا میروم در پیش او 
        تا خورَم گندم نترسم من زِ او 
        مات شُد آن مرغک دانا چنان 
        از زبان چرب روبَه هم زمان 
        جوجه گُفتا من نمیترسم زِ او 
        میرَوم تا دانه گیرَم من زِ او 
        بار دیگر مرغک دانا بگفت 
        کم بزن بر لب کنون گفتار مفت 
        کی شود روبه به مرغان آشنا 
        میخورد اینک تو را همچون غذا 
        کی شود گرگان رفاقت بره را 
        تا که سگ باشَد نگهبان گله را 
        کی شغالی را بشد همراه شیر 
        تا که در چنگال او باشد اسیر 
        روبهک گفتا به حیلت جوجه را 
        مادَرت باشَد خِرف پیری چرا ؟
        چونکه پیران را خِرف باشَد بلا 
        اینچنین باشَد زَبانَش بچه را 
        عاقبَت آن جوجه گُمره شد چنان 
        پَند مادر را نشد از بهر نان 
        گُفته های کِذب روبَه را شنید 
        رفت و ناگه ناله اش آمد پدید 
        روبَه دانا گرفتش بر دهان 
        ناله اش آمَد به گوشم ناگهان 
        ناله اش آمد به گوشَم اینچنین 
        التماسش را شنیدم از جَبین
        مُلتمس آمد به مادر از قضا 
        شد طمع کاری به جانش این عذا 
        چون گرفتش بر دهان روباه پیر 
        جوجه گفتا مادرم دستم بگیر 
        مرغک دانا بگفتش ای جوان 
        جان شیرینت بدادی بهر نان 
        جوجه گفتا مردم از درد و عذاب
        گول روبه خوردم از بهر غذا
        پس بدادم رسید مردم من 
        گول این نا رفیق خوردم من 
        بالم از بیخ کند و پایم خورد 
        شکمم پاره کرد و بالم خورد 
        پنجه اش رفت تا جگرگاهم 
        من چنین دوست را نمی خواهم 
        پیر مرغ جواب داد بُرو 
        بعد از این پند پیر را بشنو 
        هر که پند بزرگتر نشنید 
        آن بدید که جوجه بچه بدید 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷ ۲۲:۱۶
        درود گرامي
        جالب و زيباست خندانک خندانک خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۳:۵۹
        سپاس استاد چشمه
        از همراهیتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجید شیاسی  مجید
        شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷ ۱۰:۱۸
        سلام درود برشما امان از گوش در بسته بر پند یاعلی
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷ ۱۶:۰۳
        درود بر شما
        علی یارتان باد خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۰
        سپاس جناب شیاسی
        مانا باشید (علی یارتان ) خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهتاب ایزدسرشت (مه)
        شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷ ۱۸:۲۶
        خندانک خندانک خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۱
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷ ۲۱:۵۲
        خندانک خندانک خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۸
        درود بر شما استاد انصاری
        سپاس از همراهیتان مانا باشید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷ ۲۲:۳۲
        درودتان جناب شفاعت
        زیبااااااااااو پند آموز
        خندانک خندانک خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۲
        درودتان با استاد شوکران
        ماندگار باشید
        لحظه هایتان سرشار از شاعرانگی خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید چرخچی
        شنبه ۳ آذر ۱۳۹۷ ۲۳:۳۸
        جناب شفاعت عزیز
        بسیار زیبا بود
        همیشه بهروز باشید در سایه حضرت دوست خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۱۱
        درود بر شما جناب چرخچی
        دوست بزرگوار در معیت شما میآموزیم
        شاعر باشید و عاشقانه بسرائید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد شفاعت
        يکشنبه ۴ آذر ۱۳۹۷ ۰۰:۰۸
        زیبا و آموزنده درود خندانک خندانک خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۳
        سپاس محمد جان
        هر لحظه شاعرانه و هر دم عاشق باشی عزیزم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمیدنوری(احمد)
        يکشنبه ۴ آذر ۱۳۹۷ ۱۳:۵۵
        درود دوست شاعرم
        زیباست خندانک خندانک خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۵
        درود بر شما استاد نوری
        و سپاس از همراهی شما که باعث میل به نوشتن
        و آموختن هستید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد خسروی فرد
        يکشنبه ۴ آذر ۱۳۹۷ ۱۹:۵۰
        درود بر شما
        زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۰۴:۰۶
        سپاسگذارم استاد خسروی
        ماندگار باشید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        کبری یوسفی
        دوشنبه ۵ آذر ۱۳۹۷ ۱۸:۴۹
        سلام بزرگوار
        بسیار عالی می سرایید
        عاقبتت بخیر با خانواده
        دروتان
        در پناه حق خندانک خندانک خندانک
        عظیم شفاعت
        عظیم شفاعت
        چهارشنبه ۷ آذر ۱۳۹۷ ۰۰:۰۲
        درود بر شما بانوی بزرگوار خانم یوسفی خندانک
        سپاسگذارم از همراهیتان . خندانک خندانک خندانک خندانک
        لحظه هایتان شاعرانه باد خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۲۳:۲۴
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ ۲۳:۲۴
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6