پنجشنبه ۶ دی
شان بالیم شعری از مهدی تنهائی
از دفتر آیلی گئجه لر نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷ ۱۸:۲۶ شماره ثبت ۶۸۸۴۰
بازدید : ۴۵۴ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب مهدی تنهائی
|
ساخلا ایاخ بیر آز دایان...قوی عطریوی جانه آلیم...
قوی او گوزل باخیش لارو...مورواری تک ایپه سالیم...
سن کی اوزون موسیقی سن...ساز و ربابی نیلیسن...
آچ ساچلارو تار تک اوزاد...تا عشقین آهنگین چالیم...
سن گول کیمی آچسان اوزو...پروا نه تک دونّم سنه...
سن نه دسن یوخدور سوزوم...شیرین زبان، ای شان بالیم...
#م_ت_
|
|
نقدها و نظرات
|
استاد طهماسبی عزیز...چشم این شعرم را برایتان تر جمه می کنم... اندکی صبر کن و نرو....بگذار عطرت بر جانم بنشیند... بگذار آن نگاه زیبایت را ...مثل مروارید بر بند بکشم.... تو که خودت موسیقی هستی...پس ساز و ربا ب ( هر دو از آلات موسیقی) را برای چی می خواهی... موهایت را باز کن و مثل تار( آلت موسیقی) بکن.... تا من آهنگ عشق را با آن بنوازم... تو مثل گلی هستی که اگر باز بشی...من مثل پروانه دورت می گردم تو هر چه بگی من حرفی ندارم....ای شیرین زبان من ای که مثل کندوی عسل هستی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
حیف! ترکی بلد نیستم!؟ شما هم ترجمه نمیکنید!
قلمتان جاری