کِرا نشینی؛ تف دِ مرامت!
کِرانشینی؟ سگ نُوُ وِ حالت!
بنگاه و بنگاه، یِه ماه آزگار
باید بگردی، کیچه و بازار
هوْنِه پیا بُو، وِ باوْوِ دلت
کِراش بوْهورَه، وا شرایطت
پادویا بنگاه، وِ مِرا مِیْسَن
چِنی پز مِه یَن، گوْیْ مهندسن
نرخ اجاره و کرایَن دوْنَن
کُلَنْگیْن دِ جا، ویلا وِت موْنَن
توضیح سیْت مِه یَن، وا ژست تمام
متراژ ملک و بالکن و حمام
دوربین و دزگیر و سیستم هشدار
پکیج و شوفاژ و درب ریموت دار
آشپزخونه و آنتن مرکزی
آیفون تصویری و کولر گازی
مهندسی ساز، کف سرامیکه
آسانسور جادار، دسشوییش شیکه
در ضد سرقت، دز وش ره ناره
مگر دزی که، کلیلش داره!
اتاق یا همه، کمد دیواری
هالش حال مِه یَه، دَس دِش وِراری
آوْوْ و برق و گاز، همش مجزا
پارکینگ ماشین و انباری سوا
کابینت جدید، کل خارجی یَه
اوکازیون و باوْوِ کُر حاجی یهَ
تازه می رَسی وِ پا قولنومه
امضا طرفین و پرداخت بیعونه
بعد از پرداختِ، کلِ اجاره
کِلِیْل یان بِیْری، آخرِ کاره
خَرَه دِ سرمو!، گوْتِیْت تمومه
اول نِهات و بد بختی موْنَه
باید دِکو وِ دِکو، قِیْت چی داس کِنی
سی اسباوْ کشی، کارتوْ هاس کِنی
بعد از یِه هفته، خفت و خواری
اثاثیات حاضر و آماده باری
کامیون می ری، وا سه چار کارگر
همه شو تنبل و قسم دروُ هَر
کارِ یِه ساعتِن، می کَشِن وِ شوْ
خوْت هم وا اُونوْ، های دِ تق و دو
تازه آخرش، شیرینی می هان
دِ پنجاه کمتر، وا هار نمی یان
یِه هفته باید، کُل خانوادت
اثاث بَچِنِن، بی استراحت
یه ماه بیشتره، آرامش ناری
الوْوْ موقع شه، نصاب بیاری
همه چی جوره، مُوْیی مستقر
هوْنَت جا گیر مُو، اما بی ثمر
چون؛ کرانشینی یعنی اسیری!
سالی تِر باید، هوْنه تِر بِیْری!
ترجمه فارسی
اجاره نشینی؛ تف به مرامت!
اجاره نشینی؟ سگ به حالت نباشه!
بنگاه به بنگاه، یک ماه آزگار
باید بگردی، کوچه و بازار
خونه ایی پیدا بشه، به باب دلت
کرایه اش بخوره ، به شرایطت
پادوهای بنگاه، ژست می گیرند
همچین قیافه می گیرند، انگار مهندسند
نرخ اجاره و کرایه را می دونند
کلنگی را به جای ویلا بهت می ندازند
برایت توضیح می دهند با ژست تمام
متراژ ملک و بالکن و حمام
دوربین و دزد گیر و سیستم هشدار
پکیج و شوفاژ و درب ریموت دار
آشپز خونه و آنتن مرکزی
آیفون تصویری و کولر گازی
مهندسی ساز و کف سزامیکه
آسانسور جادار، دستشوئیش شیکه
درب ضد سرقت، دزد بهش راه نداره
مگر دزدی که کلیدش رو داره!
اتاق ها همه کمد دیواری
سالن پذیرائیش برای رقص دسته جمعی مناسبه
آب و برق و گاز همه مجزا
پارکینگ ماشین و انباری سوا
کابینت جدید و همه اش خارجی یه
اوکازیون و در شان پس حاجی یه
تازه می رسی به پا قولنامه
امضا طرفین و پرداخت بیعانه
بعد از پرداخت کل اجاره
کلیدها رو بگیری پایان کاره
خاک بر سرمون! گفتید تمومه؟
اول بیچارگی و بدبختی مونه
باید دکان به دکان کمرت را مانند داس خم کنی
برای اسباب کشی کارتون گدایی کنی
بعد از یک هفته خفت و خواری
اثاثات حاضر و آماده باری
کامیون می گیری با سه چهار کارگر
همه شون تنبل و قسم دروغ خور
کار یک ساعت را به شب می کشند
خودت هم با اونها در حال فعالیت هستی
تازه آخرش شیرینی می خوان
از پنجاه کمتر هم پایین تر نمی یان
یه هفته باید کل خانواده ات
اثاث بچینن بی استراحت
یک ماه بیشتره آرامش نداری
الان وقتشه نصاب بیاوری
همه چی جوره و می شی مستقر
خونت جا گیر می شه، اما بی ثمر
چون؛ اجاره نشینی یعنی اسیری!
سال دیگه باید خونه دیگه ایی بگیری!
زیبا سرودید