يکشنبه ۲۷ آبان
آوارمان مانده... شعری از سمیرا_خوشرو
از دفتر عاشقانه های شبنم نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۷ ۲۰:۲۷ شماره ثبت ۶۷۶۴۱
بازدید : ۶۵۶ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب سمیرا_خوشرو
|
از آن قصرِ چراغانی فقط دیوارمان مانده!
چنان لرزیده ایم از ما فقط آوارمان مانده!
در این دریای طوفانی که حتی نیست یک قایق
برای دیدنِ ساحل یقین افکارمان مانده!
قطار آرزوهامان شبی از ریل خارج شد!
شکسته بالِ رویاها ، ولی اقرارمان مانده!
چه شب هایی که با یاران میان گریه خندیدیم
چه شد آن عشق و سرمستی که حالِ زارمان مانده!؟
صفای قلب های ما شبیه رقص آیینه...
کدر شد قلب بی کینه ، دِلِ زنگارمان مانده!
نه دلداری ، نه غم خواری ، نه عشقی تا کند یاری...
برای زندگی کردن فقط این کارمان مانده!
#سمیرا_خوشرو
#شبنم
|
نقدها و نظرات
|
درود برشما،سپاس از توجهتان بزرگوار، | |
|
سلام عزیزدلم،ممنونم که توجه میکنی،وقت میزاری لطف داری مهربون من ،قربون محبتت شاعره بانوی من | |
|
درودها ،سپاسگزارم بزرگوار،برقرار باشید | |
|
درود برشما ،سپاسگزارم بزرگوار،پاینده باشید | |
|
سلام بزرگوار،سپاس از نگاه زیبای شما،برقرار باشید،تسلیت عرض می کنم | |
|
درود برشما،بزرگوارید،سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلي ناب و زيباست