س ف ی د

س ف ی د

.

خاکستری 
سیاه 
س ف ی د
...
پس رنگ ها کجا رفتند؟
تا 
آباد کنند 
خانه آرامش بر باد سوار را ؟

قرمز کجاست 
تا بیدار کند عواطف خاموش شده را
و روبانی شود بر کیک تولد امیدمان

کجاست آبی 
تا آب شود 
و آبادانی تکرار

دلم برای زرد تنگ شده 
خورشید هم کمی کم رنگ شده 
گل ها بوی دلتنگی می دهند 
و زنبور بر دل گل 
خواب عسل می بیند 
پروانه بدنبال شمع 
سرگردان است 

جنگل هویتش را می خواهد 
بدنبال سبز 
دارد محو می شود

رود از دوری آب به له له افتاده 
آسمان هوا می خواهد 
اسیر دود شده 
نگاهم می چرخد و می چرخد 
دلش سفید می خواهد 

سفید 

دعا می کنم
بمیرند 
تمام لحظه هایی 
که 
انتظار آمدن 
ترا 
ترسیم می کنند 

نگاهم سفید می خواهد 
و دلم ...




" الهم عجل لولیک الفرج "