يکشنبه ۲ دی
نماز... شعری از سعید مطوری (مهرگان)
از دفتر گلشن نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۰۸:۱۸ شماره ثبت ۶۶۶۴
بازدید : ۱۵۴۷ | نظرات : ۹
|
دفاتر شعر سعید مطوری (مهرگان)
آخرین اشعار ناب سعید مطوری (مهرگان)
|
شبی با جان کلامی آشنا کرد
به دل تا به سحر" هو " را بنا کرد
ندا آمد ز "هو " ای بنده ای جان
ز پنج در روز و شب پیش تو پنهان
نماز آیینه، یار مهربانی
بخوان با من جوان گر می توانی
نمازی سینه سوز اشکم روان کرد
ولی شیرین ترین عشقی به جان کرد
قنوتی شد، کتابی از جمالش
به عشقی تا سحر گاه شد کمالش
خدا یاور شود ، رحمت جهانی
امید در منزلت ، تا که بمانی
اگر مانی بهشتی در زمین است
ولی شیطان همه وقت در کمین است
نمازت را بخوان لعنت به شیطان
گناهی گر کنی خدمت به شیطان
عزیزی در دلم هر وقت می خواند
خوشی آمد به منزل روز و شب ماند
سعید مطوری/مهرگان
از دفتر گلشن
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.