يکشنبه ۳۰ دی
|
آخرین اشعار ناب سید حسین موسوی
|
من احساس پاکم ب پای غرورت شکست
از اول نگاهت چه زیبا ب این دل نشست
من از عشق بودن کنارت ، دلم خسته شد
دلم جای جوان گشتن از عشق تو ، وابسته شد
قدم میزدم کنارت زیر باران تا عاشق شوی
ندانستی میتوانی با عشق من تو کامل شوی
گفتم ک عشقم بمان ، تو پنداشتی بسیار خوبی
تو از عشق من پر بودی ، ماندی بدانی خوبی
کنار ساحل امن نگاهم ، همیشه عزیزم تو ارام بودی
نمیدانم چرا وقت رفتن ، در اوج حرفات ناارام بودی
کنارم بِنشین درد و دل من کنم شاید اه من نابود شود
تو از حس من دلگیری ، دعا میکنم خاطراتم نابود شود
هر عکسی که با خودم داشتی نباید تو هرگز نگاهش کنی
دلت تنگ موهای من شد اگر ، باید عکس من را نوازش کنی
از حس خرابم نگفتم ، که از عشقم تو دلخور شوی
نخواستم زمانی رِسد ، از قلب سادم تو دلگیر شوی
تو تقصیری نداری...نه من از تقدیر دلگیرم
کلام اخرم این است خداحافظ منم میرم
اگر اشکالی بود ببخشید👆خوشحال میشوم نقد کنید
|
|
نقدها و نظرات
|
حتما به گفته هاتون عمل میکنم ولی قالب مثنوی هست | |
|
چشم حتما ولی قالب مثنوی هست | |
|
دوست عزیز دوباره سلام بنده و بقیه دوستان متوجه هستیم در قالب مثنوی شعر گفتید اما همچنان مشکل عروض و قافیه دارد شعرتان باز هم پیشنهاد و تاکید میکنم برای موفقیت حتما با کسی که با عروض آشناست مشورت کنید و رودررو هم این کار را بکنید تا بهتر متوجه شوید و یاد بگیرید برادر عزیزم مبادا ناامید شوید که نوع شعر گفتنتان نشان از نبوغ شما دارد موفق باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام برادربزرگوارم
خوش آمدید به جمع ما
می خواستم شعرتون رونقدکنم اما دیدم تازه واردید منصرف شدم
فقط همانقدر می گم که به عنوان یک غزل شعرتون وزن وقافیه اش مشکل داره وباید ویرایش شه