شنبه ۱ دی
عقربه های زیستن شعری از سمیه زارع
از دفتر سُفره عشق نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۷:۳۵ شماره ثبت ۶۴۹۶۱
بازدید : ۷۴۶ | نظرات : ۴۵
|
آخرین اشعار ناب سمیه زارع
|
به تولد مینگرم
ناخواسته تولدم
و زمانی که مرا به کودکی میبلعد
که چه بی تابانه
پی یک دوست، یک لحظه نشاط میگردم
و چه بی صبرانه
سر انگشت زمان را به نبرد میخوانم
و زمان میچرخد
تا بایستد به زمانی که زمین افتادم
آه، چه بی رنگ و سیاه است سیاهچال زمان
خوب به خود مینگرم
که چگونه، به نیرنگِ زمان تَن دادم
و چه بد نیرنگی
آن سرش عقل و غرورم که به من میخندند
این سرش قلب و دلی که بی صدا ذبح کردم
و چه بی رحمانه
من به تنهایی خود تبعیدم
به خدا می نگرم
آن خدایی که در قَعر زمان گُم کردم
قلبم از شرم نگاهش چنان میلرزد
که زمین روی زمان هَم فرو میریزد
من میمانم و او
با همه خواری خود
من از اعماقِ وجودم خدا را خوانم
و به فرمان خدا عقربهها می ایستند
تا بپرسم از خود
ز چه روست زیستنم ؟
اینک افسار به دست
خَم هر عقربه را میگیرم
تا به فرمان دلم بند کنم
که من از دل به خدا نزدیکم
به تولد می نگرم
خواسته تولدم
و دلی که اینک
در پس هر لحظه
رازِ انسان شدنش میداند.
سمیه زارع (سارا)
|
|
نقدها و نظرات
|
درودها مهربانوی عزیز زیبا می بینید :32 پاینده باشید | |
|
درود ها جناب استکی ممنون از حضور و توجهتون مانا باشین به مهر | |
|
درود ها جناب پور آصف از حضور و توجهتون بسیار مفتخرم مانا باشید به مهر | |
|
درودها جناب پارکی متوجه اشتباهی که اشاره کردین نشدم. ممنون از حسن نظرتان مانا باشین به مهر | |
|
نه نور مانده بچشم و نه زور مانده به بازو... تن را درست نخواندم عذر تقصیر
| |
|
سلام بر فریبای عزیز ممنون از نگاه زیباهت پاینده باشی | |
|
سلام جناب دژآگه ممنون از لطف شما مانا باشید به مهر | |
|
درودها جناب میردادی ممنون از نگاه زیباتون مانا باشید به مهر | |
|
سلام جناب باروق ممنون از لطف و نگاه زیباتون مفتخرم کردید. پاینده باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیارزیباست