دانم حضورت،دل بستم به ظهودت
بیا ای امام دوازده
رسیدیم به دوهزاروهجده
بیا ببین اسرائیل تموم دنیا رو درید
ناموسم را به حراج خرید
ناموسی که از نزدیکی تجاوزگر جیغ زد
بعد تجاوز،بخاطر آبروش،به دستاش تیغ زد
بیا ببین،غزه با خاک یکسان شده
قدست پر از بیگانگان شده
عراق و کربلا هم نابود شده
آرامگاه پدرتم تاروپود شده
کی میخوای بیای؟
وقتی که دنیا پر از شادی شد
وضعیت توی کل دنیا عادی شد
امیدوارم،نیای بخاطر اونی که ته ریش داره
بالا ساختمونش دیش داره
یه سفر عبادی_سیاسی به کیش داره
خفت کردن آدمای مظلومی،مثل منو در پیش داره
بیا...
نه بخاطر حاجی که میندازه دور گردنش چفیه
بعد حاجی شدن،داد ولیمه
ولی هنوزم گوش میده به آهنگای سلیمه
هنوزم دستش توی دستای جمیله
بعدشم میگه:گناهان من اندک و قلیله
آخه خدا هم رحمان و رحیمه
بیا...
بخاطر اون پدری که کار میکنه با یه گاری
می فروشه پرتقال های ساری
میگه این کار بهتره از بیکاری
گفتم:عمو واسه اجاره ماهیانت پول داری؟؟؟
بیا...
بخاطر اون پدری که چشم دوخته به اون پول ماهیانه
مادر از حال رفت،وقتی شنید میخواد قطع بشه یارانه
زجرشون میده،بدهکاری های توی دفتر سالنامه
تنها دل خوشیشون،قبولی بچه شون توی کارنامه...
آقا جان خبر داری؟
رکود دار شدیم توی فروش لوازم آرایش
نگاه کردن به دختر هم شده یه توع آرامش
خبر داری؟
همه زدیم به ریسمان الهی چنگ
با پوشیدن لباس های تنگ
خبرداری؟
توی محرم هر مشروب خوری میره زیر علم
اینا از جنس همونایی اند،که کردن دست ابالفظل و قلم
الهی...بگیرن هزار تا درد و ورم
آقا جون...من تی نوکرم...
خبرداری؟
توی رمضون،اونایی که منو میکنن موعظه و پند
خودشون موقع روزه گرفتن،دارن مرضی بنام قند...
خبرداری؟
اینجا واسه حرفای روحانیون میزارن کرنومتر
واسه زبوناشونم سانتی متر
منو ببخش...اگه سرتو به درد میارم
من همچون احساس نیما،تو را چشم در راهم
آقاجان...
اگه به شهر بیمارا افتاد گذرت
بر مادر منم بنداز نظرت
می بینی،دست راستم دفترچه تامین اجتماعی
دست چپم،جواب ام آر آی شده اشتباهی
اعصاب و آرتروز و دیسک کمر
دکتر رفتنای بی ثمر
خدایا...این همه درد کمن؟
ببخش...اگه حرفام از غمن...
خسته ام از هرچی پوماد گیاهی
عجب سرنوشت تیره وسیاهی
درد کشیدن به جرم بی گناهی
مادرم صاف و ساده بی ریایی
می ترسم،از اتاق عمل دیگه بیرون نیایی...
آقاجان...
بیا،نه بخاطر من
من که میدونم نامه عملم دست چپمه
ایراد از من نیست،از گپمه
واسه گناهانم تا حالا نخوندم دعای کمیل
ولی واسه ظهور تو دارم،خیلی رغبت و میل
تا حالا واسه ظهورت نخوندم دعای ندبه
ولی منتظرم،بیای و بخوانی خطبه
آقاجان...
آن روز که تو را یاد نکنم برایم سمه
تنها روز که تو را یاد نمیکنم،همین جمعه
ای که از همه کس،بی کسی
تو تنها شعرمی،که به پایان نمیرسی
آقاجان...اگر این جمعه آمدی،یعنی منت نهادی
اگر نیامدی،یعنی شعرم را برای خدا نخواندی
آقاجان...
میدونم،تو هم از دست این جماعت روسیاهی
نوشتم...شاید این جمعه بیایی...
#امیرحامدی
4تیرماه1391
درودبرشما
اللهم صل علی محمدوآل محمد