پدر
بارِ دیگر مهر و ا لطاف پدر آید بیاد
بار دیگر خاطراتم سربسر آید بیاد
از شکوه و ا قتدارش من چه گویم آن همه
مهربانی و صفایش چون سحر آید بیاد
کودکی بودم ضعیف و ناتوان مانندِ مور
قهرمان قصه هایم در خطر آید بیاد
بار دیگر زنده گشته خاطراتِ آن زمان
خانه ی ما با وجودِ آن گُهر آید بیاد
هیبتِ مردانه اش خم گشته از جورِ زمان
گرچه روی ماه او همچون قمر آید بیاد
داستان غُصه هایش قصه های پُر غم است
خاطراتم با پدر همچون شکر آید بیاد
گرچه شیرین کاریِ طفلانه ام شادش نکرد
لیک از ا و مهربانی در گُذر آید بیاد
هُرم دستان پدر همواره بوده بر سرم
بوسه بر دستش زدنها هر نظر آید بیاد
گر پدر بارِ سفر بسته بسوی آسمان
مهر و ا لطافِ فزونش پر ثمر آید بیاد
شعر(احمد) شمه ای از رمزورازش گفته است
از تفکر بر پدر را زِ بَشر آید بیاد
پ_ن : روز پدر را به همه ی پدران اعضای شعرناب با تاخیر تبریک و تهنیت عرض میکنم و این سروده را تقدیم میکنم به همه ی پدرانی که در قید حیات هستند همچنین تقدیم میکنم به روح پدرانی که آسمانی شده اند البته پدر حقیر در قید حیات بوده ومن از وجود ایشان بهره مند میشوم ارادتمند حمید نوری (احمد)
دعاتان را آمین میگویم و
چقدر خوشحال شدم از آخرین جمله ی پی نوشت شعرنابتان که سایه ی پدر عزیزتان برسرتان مستدام ِ بودن های زندگی باشد الهی آمین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بارِ دیگر مهر و ا لطاف پدر آید بیاد
بار دیگر خاطراتم سربسر آید بیاد
از شکوه و ا قتدارش من چه گویم آن همه
مهربانی و صفایش چون سحر آید بیاد
کودکی بودم ضعیف و ناتوان مانندِ مور
(از سلیمانیّ و لطفش) در خطر آید بیاد
بار دیگر زنده گشته خاطراتِ آن زمان
خانه ی ما با وجودِ آن گُهر آید بیاد
هیبتِ مردانه اش خم گشته از جورِ زمان
گرچه روی ماه او همچون قمر آید بیاد
داستان غُصه هایش قصه های پُر غم است
خاطراتم با پدر همچون شکر آید بیاد
گرچه شیرین کاریِ طفلانه ام شادش نکرد
لیک از ا و مهربانی در گُذر آید بیاد
هُرم دستان پدر همواره بوده بر سرم
بوسه بر دستش زدنها هر نظر آید بیاد
گر پدر بارِ سفر بسته بسوی آسمان
مهر و ا لطافِ فزونش پر ثمر آید بیاد
شعر(احمد) شمه ای از رمزورازش گفته است
از تفکر بر پدر را زِ بَشر آید بیاد
دلنشین بود شعر زیباتان
درپناه حق تعالی سلامت باشید و دلشاد و سرافراز