مضار...30...گار
آن شنیدم که مرد سیگاری
پک جانانه زد، به سیگاری
یکنفر، پاستوریزه وسالم
در ریاضی وشرع وطب عالم
گفت اورا که رحم کن بر خویش
مرسان برخودت ضرر،زین بیش
بیست سال است، می کشی سیگار
روزی یک بسته، پول آن بشمار!
پول آن گر کنار بگذاری!!
"زانتیا" می کنی خریداری!!
وآنگهی! دود، چون ضرر دارد
گنه از "خمر"، بیشتر دارد!
آنقدر گفت و گفت،شد خسته
بگمانش زبان او،بسته!
گفت: گرچه درست می گویی؛
مطلبی سخت سست،میگویی
تو که هرگز نمی کشی سیگار؛
"زانتیایت" کجاست؟ زود بیار!
نشنیدی "تجسم الاعمال"؟!
روز محشر، اگر چه یک مثقال!
بنده خیلی کشیده ام سیگار!
روی هم دود آن،شود بسیار!
روز محشر که سخت و جانسوز است
هرکه چون بنده،دود اندوزست
دود،بی سود،هم نخواهدبود
برسرش، سایه افکندآن دود
همه در آفتاب و من،سایه!
همه در رنج،من در آسایه!
پس تو هم دست از این سخن بردار
بشنو ازبنده وبکشسیگار
۹۶/۰۸/۰۸ مرتکب شدم خلو دخو
#رضـــــازمانیـــــاݩقوژدی
درودبرهمشری بزرگوارم
زیبا وجالب بود
جلسات انجمن ادبی پروین گنابادی روزهای چهارشنبه هرهفته ساعت شش بعدازظهر در اداره ی ارشاد اسلامی گناباد طبقه ی بالا واقع درخیابان شوریده برگزارمی گردد