نگاه

درودبرشمابرادربزرگوارم
شعربااحساسی بود اما به نظرمن نیازبه ویرایش داره
شعرتون تصویرخاصی نداره اما به نظرمیادکمی دچارپیچیدگی شده ومخاطب راسردرگم وگیج می کنه
اون قسمت بهانی میایم رامتوجه نشدم به نظرم لازم نبود
ازطرفی ضعف تالیف هم داشت
مثلا اون قسمت بسیارروزگاریست زیادجالب نبود
پایانش هم کمی پیچیده ترشده بود
به نظرمن تاهمونجایی که گفتید باخوداین قراررادارم یه شعره کامله وبقیه اش توضیحی بیش نیست

نگاهت می کنم
درشکفتن زمان است
که می ربایم
آنچه راکه چشمانت
برایم ارمغان دارد
پنهان می کنم لحظه را
ازبیم تکرارنشدنش
روزگارمدیدی است
که باخودهمین قراررادارم!
تاهمینجا یه شعره کامله
دیگه بقیه اش باشه یانباشه فرقی هم نمی کنه...
البته ببخشید که جسارت کردم فقط ازجهت همفکری بود و شما مختارید که قبول کنید یانه
اما به نظرمن ویرایش شه بهتره

من اینگونه ویرایشش زدم
نگاهت می کنم
درشکفتن زمان است
که می ربایم
آنچه راکه چشمانت
برایم ارمغان دارد
پنهان می کنم لحظه را
ازبیم تکرارنشدنش
روزگارمدیدی است
که باخودهمین قراررادارم
بهترین فصل عشق ورزیدن است
حالا توشه ای دارم
که بااحساس درآمیزم
وغزلی بسازم برای وصفش!
موفق باشیدوبازهم عدرخواهم که کمی فضولی کردم