پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب محمد حسن ایوبی
|
میخواستم چیزی نگویم
چیزی ننویسم
تا این حزن
تا این بیقراری،خودش گورش را گم کند
دیدم کی نوشتن قرار دلم نشده
دیدم کی نگفتم و نخوردم غصه ها را
نانوشته سرودم:
ای وای بر این غصه ی جانکاه که هر بار
آمد و نفهمید که داریم خدا را
ای آن که قفس دار منی هر شب و هر صبح
تا شعر و خدا هست مدارا مدارا
"محمدحسن ایوبی"
#بداهه
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام مهربانو حسین زاده بازهم قدم رنجه فرمودید ارجمند🌺🌺🌺 موید باشید | |
|
سلام مهربانو عجم بزرگوار سپاس از حضور گرم شما زنده باشید | |
|
سلام گرانقدر سپاس از حضورتان | |
|
درود بر شما شاعر توانا،بانو خرم بخش ارجمند سپاس | |
|
سلام سینای عزیز یقین به لطف خواندی گرانقدر سپاس | |
|
درودتان جناب لقایی ارجمند حضورتان را میستایم در پناه حق | |
|
عرض ادب جناب رفیعی عزیز خوشحالم از حضور پرارزشتان سپاس | |
|
سلام ارجمند خوش آمدید سپاس | |
|
درود برشما جناب نوری عزیز ممنونم | |
|
سلام همشعر گرامی سپاس که خواندید موید باشید | |
|
قدم رنجه فرمودید بانو ارجمندی بزرگوار موید و دلشاد باشید | |
|
سلام استاد عزیزم قدم رنجه فرمودید خوشحالم از این که میخوانید دلسروده های بنده را و این که از نظرات پر از لطفتان دریغ نمیکنید بنده را تندرست و شادکام باشید ارادتمندم | |
|
ممنونم ارجمند مفتخرم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
کوتاه و رسا و عالی
مدارا اصلِ ارزش هاست
وَلیکن جان کَنَد در صبر
تا خدا هست دگر غصه چرا
حزن و اندیشه ی بِنهُفته چرا
او که میداند و آگاه ز دل
هست غم شُسته که او گفته چرا
هرچرایی که جواب اوست به صبر
آتش از جان ِ نَفَس رُفته چرا
ولا تُقنطوا مِن رحمت الله