يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر کبرا مینائی جاوید(مینا)
آخرین اشعار ناب کبرا مینائی جاوید(مینا)
|
قدم زدن،
در یک عصر پاییزی،
کنار تو،
و پیاده رویی که به هیچ جا ختم نمیشود ،
چقدر شیرین و دلچسب است؛
درست آن زمان که سمفونی باد
درختان را به رقص در می آورد،
و برگها با دیدن ما
بر سنگفرش پیاده رو
از این سو به آن سو میدوند
و صدای خش خش قدمهایشان
با نجوای تو درهم می آمیزد،
این ها همه
رؤیای زنیست که
پشت پنجره ی خیالش نشسته
و باشعرهایش شال گردنی میبافد،
و از دلتنگی هایش تن پوشی که واژگانش را از عشق به عاریت گرفته است،
برای روزهایی که تو بپوشی
و کنار پنجره بایستی
و به بارش بی وقفه ی برف -که اشک یخزده ی من است-
خیره شوی
و در بی خیالی ات
به دنیایی بخندی
که روزی در آن
زنی چون من دیوانه وار عاشقت شده بود
و من...
دلگیر از از دنیایی که
حتی یک پیاده رو برایمان
کنار نگذاشته بود.
اما... محبوبم !
اکنون عاشقانه ای از این بهتر برایت سراغ ندارم :
هوا خیلی سرد است...مراقب خودت باش !
#کبری_مینایی_جاوید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.