شنبه ۸ دی
نجوا شعری از وحید سلیمی بنی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۶ ۰۹:۱۸ شماره ثبت ۶۰۶۲۸
بازدید : ۶۰۴ | نظرات : ۳۷
|
آخرین اشعار ناب وحید سلیمی بنی
|
مرا دریاب
از این حال پریشانی
رهایم کن
از این حال و هوای در هم و
اوهام شیطانی
مرا دریاب
تا شاید
از این وحشت رها گردم
دلم می لرزد و
می ترسم از شب های ظلمانی
در اینجا
هر خدایی از خودش یک بت تراشیده
در اینجا
قلب مردم از جفای بت خراشیده
در اینجا ناخدایان حکم مرگ و زندگی دارند
خدا انگار
در اینجا
غبار مرگ
پاشیده
در اینجا
خانه ی مردم شده از زندگی خالی
به جای لحظه های زندگی
رقصیده بی حالی
در اینجا
ارزش یک زندگی با مرگ
یکسان است
جواز عمر مردم خورده مهر
پوچ و پوشالی
در اینجا قاتلان هم دعوی پیغمبری دارند
میان قلب مردم
خوشه های خشم می کارند
زنان در جای مردان
بار سنگین در بغل دارند
در اینجا ابرها
از آسمان نم نم نمی بارند
از این هق هق
برای یک نفس دورم کن آهسته
مرا از این خدای بوالهوس
دورم کن آهسته
رهایم کن از این
حال و هوای وهم پنهانی
مرا دریاب
از این بند و قفس دورم کن آهسته
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بانو عجم عزیز ممنونم از لطفتان ایجاد صفحه جدید را با مدیریت شما تبریک می گویم امیدوارم مثل همیشه موفق باشید عزت زیاد | |
|
درود وحید جان بسیار عالی ندارد قالبش فرقی اگر کردی طلا را ذوب...بداهه بسیار زیبا بود در یک شعر خوب هجا ها تقدیر یکدیگرند با تدبیر من و شما کاری از پیش نمی رود در هر قالب که باشند خود را نشان می دهند | |
|
سلام و ادب مجدد جناب سلیمی بنی عزیز دفعه پیش که خوندم دیدم وزنش از نیمایی گذشته و بیتِ کامل داره... به همین دلیل دست به عصا نظر نوشتم قسمت بود دوباره مرتب شده اش را بخوانیم و لذت مضاعف ببریم. باز هم احسنت به قلم و اندیشه ی شما بزرگوار | |
|
سلام بر مرد میدان شعر ابوالفضل عزیز نواختید بنده را قربان با این همه تعریف قصد داشتم که این شعر را پراکنده نوشتم توضیحات لازم را خدمت دوستان ارسال خواهم کرد عزت زیاد | |
|
حق باشماست...دقت نکرده بودم. کلکتان گرفت | |
|
سلام سینا جان لطف کردید سر زدید به بنده سر و سری داشت این شکستن قواعد که البته عرض می کنم با این که دیر به دیر شرف حضور می یابم خوشحال می شوم که نظرتان را مجددا داشته باشم. عزت زیاد عزیز دل | |
|
درود بر سماء الغزل عزیز هر وقت که تشریف فرما شوید قدمتان بر چشم بنده لطف دارید سپاسگزارم | |
|
سپاس گزارم بانو بهارلویی عزیز زنده باشید | |
|
جناب نوری عزیز سلام و عرض ادب ببخشید که دیر رسیدم برای پاسخگویی این را بگذارید به حساب تنبلی بنده در مورد نیمایی بودن یا نبودن این شعر مسئله ای هست که مطرح خواهم کرد خوشحال می شوم دوباره بررسی بفرمایید عزت زیاد | |
|
سلام و عرض ادب جناب صادقی مود عزیز هر چند بنده اشتباه قالب را غزل عنوان کرده ام ولی بی تردید شما قالب را دریافته اید شک ندارم که کارتان درست است بی حد و حساب در خدمتم قربان عزت زیاد | |
|
ارادتمندم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
حقا که زیباست ساختار و محتوادر نظمِ پریشانی
زنده باد
دراینجا غم شده سلطانِ دانایی ...