جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر بهزاد پیروزیان(بی نشان)
آخرین اشعار ناب بهزاد پیروزیان(بی نشان)
|
ای دل غافل!...
هرچه تار مانده بود به پود
برید و رفت
ازروزگار قمارکرده ام
*مردکه گریه نمی کند*
که گفته این یاوه را...!؟
اشک می ریزد
خونین
آنقدرکه دنیا غرق شود
زیرسیلابش
دلش سخت گرفته است
مرد تنها و* بی نشان* شعرمن
سرم شیرین می زند
دلم شور;
دلتنگی بالا می آورد مدام
شعورعشق *من* سرش نمی شود
و عشق تو برای سفره ام نان
کافر شده ام !...
خاطرات خوش با تو
خدایم شده این روزها
شیرین،تیشه تیشه می خراشد
بیستون دل فرهادم را
آه !...
من نخورده مست از نگاه تو
درد می کند بودنم بدون تو...
اقتدا کرده ام به چشمهایت
قنوت بسته ام به راهت
بی خدا شده ام
به خدا !...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.