جمعه ها گشته غم آلود ... کجایید شما
شیعه در هجر تو فرسود ... کجایید شما
شاعری گفت "که این جمعه بیاید شاید"
ای سفر کرده ی موعود .... کجایید شما ...
مهران ساغری
****************************************
کاش...در صورت این قافله تزویر نبود
کاش...آدینه ملال آور و دلگیر نبود...
اگرش جمعه خدا ...حاجتِ ما را میداد
سهمِ عشّاق.. چنین ناله یِ شبگیر نبود
مهران ساغری
************************************
حرمش جای عجیبی ست ...خدا می داند
درد من لنگ طبیبی ست ... خدا می داند
جز رضا ...زخم مرا مرهم و درمانی نیست
بدترین درد... غریبی ست ... خدا می داند
مهران ساغری
**************************************
لاله امروز ... به فرمانِ خدا خوابیده ست
آفتاب آمد و بینِ شهدا خوابیده ست...
آه ...... ای اهلِ حرم ناله و شیون نکنید
آسِمان در وسطِ کرب و بلا خوابیده ست
مهران ساغری
******************************************
آفتاب آمد... مهِ افتاده اش را جمع کرد....
دست و بازو و سرِ جامانده اش را جمع کرد
با دلی غمگین عبا را کنج میدان پهن کرد...
از میان دشت... آقا زاده اش را جمع کرد...
مهران ساغری
*************************************
از حَرم ...نغمه یِ جانسوزِ دعا آمده است
باز از علقمه... فریادِ اخیٰ آمده است...
جمعِ سادات ببخشند که در کرب و بلا....
چه بلاها ... به سرِ آلِ عبا آمده است....
مهران ساغری
التماس دعا از همه اساتید گرامی دارم
بسیار زیبا و دلنشین بودند
شاید این جمعه بیاید شاید
یا مهدی ادرکنی