سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
|||||||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
شعربااحساسی بود
اما اما داشت وباجازه تون به نکته ای اشاره می کنم
شعرتون ازنظرظاهروساختارچهار پاره است اماتصویرخاصی نداشت ودرواقع فقط وزن وآهنگ داشت که اگراین وزن واهنگ راازش بگیریم چیزی نمی مونه ازش جزیک نثر یاهمون دلنوشته
اگه دقت کنید همون بنداول را
حرف خاصی نزدید گفتیدکه
پس چراچک می کنی مراتوکه گفتی ازمن بزاری ومی خوای بدونی که بیدارم
خب این تصویرنداشت یه حرف ساده ومعمولی روشمابهش وزن وآهنگ دادید والبته همین که وزن وقافیه رامیشناسید هم خوبه
امااین تنهاکافی نیست
مثلا افرادعادی وقتی صبح میشه راحت می گند صبح شدوخورشیددراومد
ولی یه شاعرمی گه گل خورشیدشکفت واین همون تفاوت نثرباشعره که شاعربایدیه تصویرزیبابرای حرفاش بسازه وگرنه تفاوتی نداره نوشته هاش بانثر
گرچه بنداخرش هم پرکندبابرخوردقافیه شده که معیوبه
البته دلسردهم نشیدازنقدمن چون دیدم ذهنتون موسیقیایه واستعدادکلاسیک دارید گفتم به این نکته اشاره کنم وبرای شروع هم عالیه
فقط بایدشعرکلاسیک زیادبخونیدبخصوص اشعارشاعران معاصر کم کم خودتون به حرف من خواهیدرسید وروزبه روزبهترخواهدشد اشعارتون
موفق باشید