سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 22 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت شهدا، سالروز صدور فرمان حضرت امام خميني -ره- مبني بر تأسيس بنياد شهيد انقلاب اسلامي، 1358 هـ ش
13 رمضان 1446
    Wednesday 12 Mar 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      چهارشنبه ۲۲ اسفند

      تراوش...

      شعری از

      از دفتر غربت موهوم نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ ۱۶:۴۸ شماره ثبت ۵۷۴۹
        بازدید : ۱۰۹۳   |    نظرات : ۱۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر

      راز ماندگاری ی عشق را
      از زبانِ شکوفه های سرمازده
      بر سینه ی سوخته ی آسمان
      باید شنید!
      وقتی که
      لب هاشان به بار می نشیند و
      تنِ زمین گُر؛ می گیرد!
      ***
      زمین را می کاوم
      برای روز های قشنگ!
      روز هایی که با دست خود
      زنده به گورشان کردم!؟...
      ***
      انزوا؛
      ره آورد ناکامی و
      دست آورد لذایذ دنیاست!
      زاییده ی  سرکشی ی نفس است و
      اندیشه های لخت!

      انسان منزوی، قربانی ست!...
      ***
      آنان که باید فریادِ مرا
      اندازه بگیرند
      هنوز؛
      دی. ان. ای. اند!
      ***
      قلم ام
      از ساقه ی شقایق است و
      کاغذام،
      از گلبرگ خون سیاووشان!...
      ***
      چرا نباید ناز بهار را
      کشید؟
      بهاری که
      "مهر" را با تمام وجود
      به پاییز
      هدیه می کند؟...
      ***
      رویا، همیشه
      برایم ناز می کند و
      کابوس،
      تاز!
      و خواب،
      نویدِ رستگاری ست!
      ***
      دو زبان که با هم
      بیامیزند،
      لیلی
      به مهمانی ی مجنون
      می آید و
      فرهاد
      شیرین ترین شعرش را
      خواهد سرود!
      ***
      خورشید،
      اکسیرِ زندگی ست
      برای زندگان!
      نه برای من،
      که تنِ سردم
      روی دست زمین مانده!
      زمینی که
      کوچکتر از تابوت من است!
      ***
      عمری
      های های گریستم
      بر مزار خود!
      مزاری که نام "هابیل"
      بر او نوشته بود!...
      ***
      بی ساز می بازم و
      هیچکس
      رغبت به تماشایم
      ندارد!
      ***
      هر شمعِ ایستاده ای
      استاد نیست!
      ***
      روز ها
      لحاف دوزی می کنم و
      شب ها کارتن خوابی!...

      ***
      کاش وقتی گالیله
      گفت:
      زمین گرد است،
      "پاپ"باور می کرد
      که گردو گرد است!
      و من،
      شاگرداش بودم!
      ***
      شیر از سینه ی زاگروس نوشیدم و
      شیره ی جانم را الوند کشید!
      و جورِ در بدری ام را،
      البرز!
      ***
      خورشید
      با سایه ها
      بازی نمی کند!
      " ظرفیت شان "را
      می سنجد!...
      ***
      هنرِ من؛
      بدهکارِ تبانی ی درد و قلم است!
      تنها آرزویی که
      طعمه ی باد بی دردی نشد
      نافرمانی ی "قلم" بود!
      قلم...
      ***
      -پژواره-

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5